ريس دولت تعطيلات را به کجا برود؟
گوآنژو یا پاتایا؟ مسئله اینست!

راه راه: دییییییررررینگ…دییییییررررینگ..

(بعد از چند بوق، جواد تلفن را جواب می دهد)

رئیس‏ دولت: سلام جواد! یه نگاه بنداز ببین ویزا میزا تو دست و بالت چی داری؟ می خوایم بار و بندیل رو ببندیم با خانوم بچه‌ها بریم یه وَری.

جواد: در خدمتم! جداً برای رفع خستگی‏ های پسا انتخاباتی، سفر ضروریست. دُبی هست، بدم؟

رئیس ‏دولت: نه نه. حوزه‌ی خلیج فارس اصلاً. شیوخ افتادن به جون هم. داعشم که از اونور داره شخم می‏زنه.

جواد: روسیه چطور؟ البته می‏شه یه کم صبر کنیم تا ۲۰۰۰۱۷ ویزاش لغو شه. اینجوری چیزی هم از ارزشهامون کم نمی‏شه.

رئیس‏ دولت: نه ۲۰۰۰۱۷ دیره. تا اونموقع از دست این دلواپسای بیسواد سکته‌ی قلبی و مغزی رو مخلوط می‏زنم.

جواد: مالزی خوبه؟

رئیس‏ دولت: نه بابا می‏ریم اونجا موقع برگشت هواپیمامون ناپدید می‏شه، تازه گرمم هست!

جواد:  اُکی. مصر هم گزینه خوبیه.

رئیس ‏دولت: ای بابا! مصرم شد جا؟ شب می‏خوابی صبح پا می‏شی انقلاب شده. امنیت نداره که…

جواد: چین چطوره؟ راحت ویزا می‏ده.

رئیس ‏دولت: نه اینترنتش فیلترینگ داره. بچه‌ها نمی‏تونن یهویی بفرستن. در ضمن همش یاد اون یه نفری میفتم که از «گوانژو»ی چین به میرسلیم رأی داده بود. اَه

جواد: پس دیگه فقط می‏مونه پاتایا، بهشت گردشگران جهان! قانون ویزاشم لغو شده کُلاً

رئیس دولت: چیییی؟…پاتایاااا؟ لازم نکرده اصلاً. راستش الان که فکرش رو می‏کنم به خاطر امور اجرایی در این دوره‌ی حساس، بهتره که با یک سفر داخلی سر و تهش رو هم بیارم. صبح یکی رو بفرست ترمینال واسه شیراز یا اصفهان بلیط دوسره بگیره. VIP باشه. یادم بنداز قرص ماشینم با خودم ببرم…

جواد: احسنت به این کیاست… به این سیاست… به این…

بوق..بوق..بوق…

ثبت ديدگاه