برخی مصادیق خشونت کلامی و عاطفی علیه زنان
به من گفت ضعیفه!
۱:۲۳ ب٫ظ ۰۴-۰۹-۱۳۹۶
راه راه: زن با زندگی آغاز می شود و مردهای جزجیگرزده با مرگ!
باز هم خدمت خانم دکتر خشم فزون هستیم با موضوع خشونت علیه زنان. بحث رو با چند تماس تلفنی آغاز می کنیم: سلام بر زن بودنت!
زن: سلام علیک رو بیخیال! جون مادرت به دادم برس!
دکتر: عزیزم شما الان مورد خشونت بودی استرس داری، یه لیوان آب بخور و از اون بی وجدانی که این بلا رو سرت درآورده بگو!
زن: قلپ … قلپ… وای ممنون آروم شدم، خدافظ.
دکتر: چی شد؟ داره تهدیدت میکنه؟ از هیچی نترس و حرف بزن ما پشتتیم.
زن: نه والا! تهدیدِ چی؟! یکم ترسیده بودم. آخه می دونید این شوهر بی چشم و روی من موقع نهار نمکدون آورد جلوووو چشم من، باورتون میشه خانم دکتر!؟ جلو چشم من تو غذاش نمک ریخت!
مجری: وای چقد دردناک! بمیرم برات.
خانم دکتر: شما چیکار کردی؟ من همیشه این سوال رو از اون دوستانی که مورد خشونت عاطفی قرار می گیرن می پرسم.
زن: هیچی همون نمکدون رو جوری از پهنا کردم تو حلقش که قوه ی چشایی اش ساقط شه. اون موقع که یکم خون بالا آورد ترسیده بودم تا شما گفتی یه لیوان آب خوردم، بند اومد. واااای… هنوزم تنم مور مور میشه!
دکتر: خب چیزی نگفت؟ این یک نوع خشونت عاطفی بوده و شکی نیست اما باید بررسی شه آیا خشونت کلامی هم صورت گرفته تا جامعه زنان رو از فقر اطلاعات نجات بدیم. مثلا نگفت این غذا چقد بی نمکه؟! چون میدونید که این هم مصداق خشونته!
زن: نههههه قدرت تکلم نداره که! دفعه پیش خودتون گفتید با زبون حلش کنم، منم زبونشو… البته بعدش دلم سوختا. چندبار دکتر بردمش ولی نتونست حرف بزنه دیگه. فقط خانم دکتر جان، من مطمئن باشم که علیه من دیگه خشونتی صورت نمیگیره؟؟ من استرس هنوز تو تنمه!
دکتر: نه عزیزم. تو کار درستی کردی! خدانگهدار.
زن۲: الو… الووو… خانم دکتر!
دکتر: چی شده جانم؟
زن ۲: الان نتتون وصله؟ یه عکس با این لباس جدیدم بفرستم بگید چطوره تو تنم!؟
مجری: عزیزم موضوع بررسی خشونت علیه زنانه! تلفن های متفرقه نکنید خب!
زن۲: متفرقه چیه؟! راستش من یه لباسی از بهترین مزون تهران خریدم. چشم تون روز بد نبینه!
دکتر: شوهرت کتکت زد؟ گفت حق نداری اینو بپوشی؟
زن۲: نه ولی وقتی پوشیدم برگشته میگه خوب شدی! همین! یعنی نه یه جمله چقد خوشگل شدی! نه هیچی! “خوب شدی” رو که خونه بابام هم میتونستم بشنوم! دکتر شما که دکتری نمیدونی بیرون زدن حدقه چشم قابل درمانه یا نه؟
دکتر: شما بعد برنامه زنگ بزن. تلفن بعدی …
زن۳: الو خانم خشم فزون راستش چطوری بگم. منم یه قربانی ام… این شوهرم هی میگه آبجیم خانمه. بابا خانمش منم! نمیفهمه که! اَه! حتی زورش میاد بهم بگه دوستم داره؛ مثلا اون سری که منو پاریس برده بود. کنار برج ایفل سلفی میگرفتم گفتم بگه دوستم داره، بذارم اینستا نگفت که! منم همونجا بلیط گرفتم برگشتم زهرمارش شه!
دکتر: بله. خشونت علیه زنان داره تبدیل به یک معضل میشه…
زن۳: اینو که صدبار گفتید. پزشکی قانونی ای نمیشناسید بابت این رفتارها دیه بده؟؟؟!
دکتر: نه متاسفانه این موارد پیگرد قانونی نداره.
زن۳: آخه تا کی نقض حقوق زنان!؟
دکتر: میفهمم خیلی سخته. ولی امیدوارم یه قانون اعدامی، چیزی بذارن بلکه مشکل همه زنان عزیز حل شه.
مجری: درود بر زن بودنت خانم دکتر! بعدی لطفا…
مرد: سلام خانم دکتر. من خیلی زنم رو دوست دارم واسه همین نمیذارم این برنامه شما رو ببینه. آخه فکر نمیکنید با اضافه کردن چیزای روتین زندگی و ساده به دسته بندی خشونت ها علیه زنان، دارید زن رو ضعیف میکنید؟ این ظلم بیشتری درحقشون نیست؟
دکتر: چی؟؟ تو به زن ها گفتی ضعیفه؟؟؟ چنان بلایی سرت بیارم. زن تو هم زنگ میزنه واسه مشاوره دیگه. وایسا!
دکتر: خب زنان عزیز سرزمینم علاوه بر مصادیقی که گفته شد مثل انتقاد از دستپخت، تعریف از مادرشوهر و خواهرشوهر، نگفتن جملات عاطفی و … اگر همسرتون نذاشت برنامه ای رو ببینید مطلع باشید این هم یک نوع خشونت عاطفیه و فورا با ما تماس بگیرید.
ثبت ديدگاه