برگی از خاطرات منشی دربار

بخشش لازم نیست باتومش بزنید

از اینکه بیدارشان کرده بودم بسیار شرمگین شدم، فلذا جلوی میز ایشان زانو زده، عرض نمودم: «من را بکشید سرورم، من لیاقت پادشاه عادلی چون شما را ندارم.» ایشان نیز به من تفقد کرده، دستی بر شانه‌ام گذاشتند و فرمودند:«باشه.»

در آینده می‌خواهید چکاره شوید؟

منشی سخت‌کوش

خواهرمان شغل راحت و ریلکسی دارد، چون هر وقت بابا و مامان از او سوال می‌کنند که چکار می‌کنی تا می‌آید جواب بدهد خوابش می‌برد و به قول مامانمان جنازه می‌شود.

عنوان شغل: ………

ساعت کاری من در شیفت صبح و عصر ثابت
با اضافه‌کاری شب تا سحر، بیست و چهاری است

شوخی با تیتر روزنامه‌های 16 بهمن 1402

نه! شما خوب بودی!

قابل پیش‌بینی شدن نرخ ارز سیاست بانک مرکزی است
– ممنون که بالاخره فهمیدین باید پیش‌بینی بشه!

شاهنامه

من شدم شاه و از شمال و جنوب
مملکت شد به وفق و بر سامان