در ۵ جون (نه... یک لحظه کظم غیض کنید و فحشی که قصد دادنش را دارید، قورت دهید. باور کنید ما از آن خانوادههاش نیستیم. اسم ماه «جون» است. والا! باور ندارید از ۱۱۸ بپرسید.) سال ۱۹۶۷ جنگ نفسگیر و مردافکن شش روزه بین اعراب و اسرائیل شروع شد.
به گونهای صحبت کنید که انگار «جمعیت میلیونی که چیزی نیست» و «ما هم بلدیم جمعیت میلیونی بیاریم تو خیابون؛ ولی فعلاً که هوا نامعلومه، تابستون هم که گرمه، پاییز هم یه طوریه آدم همش خوابش میاد، زمستون هم که هواش دزده آدم سرما میخوره».
در هر بار خرید، یکی از کارگران فروشگاه را همراه خود داشته باشیم تا خریدهایمان را برایمان در سبد بگذارد، روی پیشخوان بچیند، کارتمان را از جیبمان در بیاورد، بکشد، رمز را وارد کند، در پلاستیک بگذارد، در صندوق عقب خودرو جا دهد، انعام ده هزارتومانیاش را بگیرد و گورش را گم کند.