امروز با کره بازی داریم. بچهها دستبد سبزی می آورند و میخواهند به دست ببندم. عصبانی میشوم و میگویم امروز فوتبال سیاسی نیست. میگویند این را مسعود از مشهد آورده. تبرکی است؛ دستبند را میبندم و میگویم: «یا امام رضا»
تنها ترس این حقیر و دلواپسان امنیت و سلامت حضرت همایونی این است که نکند پسفردا معاندان بدخواه مملکت از فهم حکمت امر ملوکانه عاجز بمانند و رجز روباه بخوانند و زبان درازی کنند که هرچه میز و صندلی در مملكت است را دادهاند به مردان و این از طبع ترقیخواهانهی اعلیحضرت به دور است
گردشگری که به ترکیه رفته، چشمش به اینان نمیافتد و میتواند راحت و بدون عذاب وجدان پولهایش را خرج نماید؛ چرا که بدبختآبادها و نقاط بیچارهنشینِ ترکیه، از دیدرس گردشگران خارجند