زندگینامه روح برجام/قسمت دوم
صرافی صفدر و دختران
۱:۱۰ ب٫ظ ۰۷-۰۸-۱۳۹۶
ای تو روحت بچه
راه راه: از این تاریخ به بعد تا عهد ناصری نمیتوان اسناد دندان گیری پیرامون زندگی روح برجام پیدا کرد جز چند عبارت جسته و گریخته در حاشیه ها یا پاورقیها. برای مثال در حاشیه چندین قرارداد اعطای امتیاز تاسیس خطوط تلگراف در ایران که بین طرف ایرانی و طرفهای روس و انگلیسی و آلمانی بین سالهای ۱۲۲۴ تا ۱۲۴۴ شمسی منعقد شده است میتوان خطخطیهای بچهگانه ای را مشاهده کرد که برخی خطشناسان آنها را منسوب به روح برجام میدانند. همزمانی این قراردادهای استعماری با دوران کودکی روح برجام یکی از دلایل این انتساب است. البته در اولین پیامهایی که توسط این خطوط تلگراف مخابره شده است هم میتوان جملاتی مثل «بچه اون کاغذا رو دست نزن»، «وای… روی اونا چرا خط کشیدی» و «تو روحت بچه…» را مشاهده کرد که مخصوصا همین آخری شرق شناسان را در این نکته مصمم میکند.
صرافی صفدر و دختران
اما در میانه سده ۱۲۰۰ شمسی میتوان رد پای روح برجام را دقیقتر دنبال کرد. در این سالها روح برجام به نوجوانی رسیده و صدای دورگهاش خبر از دست و پنجه نرم کردن او با دوران حساس بلوغ دارد. در اداره «خفیه نگاری» عهد ناصری که به همت امیرکبیر تاسیس شد و حکم وزارت اطلاعات کنونی را داشت، میتوان اسنادی حاوی شنود مکالمات یک صرافی به نام «صفدر و دختران» را پیدا کرد. در صفحات حاوی این مکالمات بارها از نوجوانی نام برده میشود که ظاهرا قرار بوده چیزی را بیاورد ولی دیر کرده است. مامور خفیه نویس در گزارش خود از این شنود آورده است:
«فی یوم شنبه، چهارم جمادی الاولی سنه ۱۲۹۳ قمری (۱۲۵۰ شمسی) خورشید در وسط آسمان آمده میرزا حسین خان سپهسالار، میرزا ملکم خان و معین الملک در صرافی صفدر و دختران اجتماع کرده جنج مبالغ کلانی را اراده نمودند. از قضا مبالغ در دست جوانکی بوده روح برجام نام که تاخیر کرده موجبات آشفتگی مشایخ را فراهم آورده است. چون تاخیر جوانک زیاد از حد شده و وقت ناهار شود صرافباشی که صفدر نام دارد سفره پهن کرده گوید: «داداش بیا یه سفره ای پهنه تو هم دو لقمه ناهار بزن اونم هرجا باشه دیگه پیداش میشه». میرزاحسین خان برزخ شده پاسخ میدهد: «هلاهل بخورم صفدر! ۵۰ هزار لیره از کف رفت». میرزاملکم پی سخن گرفته گوید: «برای ۲۰ هزار لیره نقشه ها کشیده بودم». در این اثنا معین الملک به سخن آمده گوید: «تو حرف نزن که خود این جوانک را انتخاب کرده ما را به این مصیبت عظمی دچار کردی»…»
باقی گزارش خفیهنویس شرح دعوا بین این سه نفر است که همه از روشنفکران عصر ناصری هستند اما از خلال این گزارش میتوان فهمید که گویا این سه نفر هر کدام مبالغ گفته شده را بعنوان رشوه گرفته بودند تا در مسیر انعقاد قرارداد رویتر کارچاق کنی کنند و حالا بعد از انعقاد قرارداد در یک صرافی جمع شده اند تا پولها را تبدیل کنند. ظاهرا کسی که قرار بوده پولها را از «یولیوس دو رویتر» بگیرد و به دست آنها در صرافی برساند روح برجام بوده است. اتفاقی که سرانجام با کمی تاخیر روی میدهد و پولها تبدیل میشود.
ادامه دارد…
ثبت ديدگاه