برای جنابعالی و همکاران در دولت ميخواهم و براي مردم ايران هيچ آرزويي ندارم. ضمناً من سر خيابان پاستور نشستم منتظر شريعتمداري، استعفاي اور را هم قبول كنيد بيايد برويم، قرار استخر داريم.
بعضی ها در انتخابات یک سری حرفهای برچسب ... ببخشید ... دلچسب را نثار رقبای شان کردند؛ بعد هم پیروز شدند و این وضعیت بهشان مزه کرده! لذا گیر دادهاند به جناب جهانگیری که «دوباره! دوباره!»
باز اگر هفته ای یکی دو پاساژ در تهران آتش می گرفت، کم کم برای مردم عادی می شد و از سرشان می افتاد و از یک جایی به بعد می گفتند: «ای بابا، بی خیال! بازم باید بریم در صحنه حضور داشته باشیم؟!»