در جستجوی کار

دیدم شبی دیگر که هستم یک مدیر و
بودند کل کارمندان جان نثارم

خاطره‌نگاری در یک دایره مهم در اداره کار

خندوانه‌ی کاری

با برچسب شبرنگ دار و فونت نستعلیق رویش اسم اداره را نوشته بودند: اداره بیخیال کردن مردم از پیدا کردن کار. خیلی کیف کردم. برای همین گفتم کارمندان صندلی ها را مثل خندانه در سالن انتظار بچیندد و جلوی متقاضیان پانتومیم بازی کنند.

چند گزینه پیشنهادی برای وزارت اقتصاد

وزیر پیشنهادی

ایشان در مدت حضور ۳ساله خود در مجلس لام تا کام حرفی نزده اند؛بطوریکه چندین بار،زبانم لال!فکر منفی به ذهن مردم خطور کرده،میتواند با سکوت خود در این پست،آرامش حداقلی را در جامعه ایجاد نماید!

شعر طنز

مهندس نام من نیست!

بزرگ و کوچک و پیر و زن و مرد
مهندس؛ آی مهندس؛ گشت تکرار

هدایا می ستانیدم از آنها
دو دانه سی دی و یک دانه گیتار




عنوان