تقویم تاریخ 10 مرداد

آوووووو! کادو!

آن زمان نه آدمی بود تا عکسش را به عنوان «پذیرایی مهمونی امشبمون» در اینستا منتشر کند و نه کمپانی صادراتی‌ وجود داشت که آن‌را به عنوان میوه‌ لوکس از اینور کره‌ زمین به آن‌ طرف کره‌ زمین با برند میوه‌ استوایی، با قیمت هر دانه پول خون بابای بزرگوارش به مثلا خودمون بیندازد.

تقویم تاریخ 9 مرداد

جعبه‌ جادو

فکرش را بکن نشسته باشی توی دفترت و چای هورت بکشی یکهو رهبر مملکت را ببینی که بالای سرت ایستاده و با خنده‌ای می‌گوید: «خسته نباشید.» آن وقت تو ندانی چای را سر بکشی یا تعارف بکنی یا بگذاری سرجایش و همانطور استکان به دست بمانی!

تقویم تاریخ 9 مرداد

هدیه رگ به رگ

خانم‌ها هم با دهان‌های باز و نیمه باز، چفت در چفت به هم چسبیده بودند. جوری که آرنج یکی توی چشم آن یکی رفته بود تا ببینند هدیه چیست و از چه قرار است و در این بین چه چشم‌ها که بر اثر برخورد آرنج‌ها کور شد!

کارآفرینی در گذر زبان

«تاریخچه‌»ای که فقط «چه» است

وقتی که هیچ چیز برای کسی مهم نبود و تنها تفریح مردم فوت کردن آشغال بین انگشتان پایشان بود، یک‌دفعه یک نفر فریاد زد: «حالا شام چی بخوریم؟» حتی در برخی از نقل‌ها در ادامه گفت: «نگاه توروخدا! بچه‌م پوست استخون شده!»