برگی از دفتر خاطرات یک سرباز اسرائیلی

مرگ تدریجی یک رویا

شنبه
برنامه‌ریزی کرده بودم امروز تا لنگه ظهر بخوابم؛ ولی زهی خیال باطل. چنان غافلگیرمان کردن که.... بِگذریم؛ ولی پوشک خیلی گران شده.

فتوکاتور

بنی گنتس غلط اضافه خورده

کمی به اشک و آه سربازان اسرائیلی بخندیم

خاطرات یک کنکوری در روزهای منتهی به اعلام نتایج

تعبیر تلویحی یک رویا

این روزها خواب‌های عجیبی می‌بینم. دیشب خواب دیدم هفت گاو لاغر کله‌ی هفت گاو فربه را با نمره صفر کچل کردند. تعبیرش را هیچ کجا پیدا نکردم. خیر است.

شبکه سه داخل سریال سرباز چه می کند؟

الکی الکی

یحیی با پسردایی وارد پادگان می شود. پادگان هم سرجایش است. یحیی در کمال آرامش کار راوی را زیاد می کند. راوی الان باید افکار چند نفر دیگر از همراهان یحیی و یلدا را بلند بلند بگوید.