ایستگاه‌های تاریخ

یادداشت‌های یک سیاح

کشتی‌های بزرگ را دیدم که با پرچم «کشف سرزمین‌های جدید» حرکت می‌کردند. وقتی به ساحل رسیدند، اولین کارشان این بود که خانه‌های محلی را دود کنند.

نامه‌ای به یار فرنگ‌نرفته

فرهنگ تا فرنگ

کنار برج رفته، با همان میخ‌طویله قلبی حک کرده و «ن» را به انگلیسی نوشتیم (به دلیل مسلط بودن به انگلیسی و اینکه آنجا فرنگستان است، دیگر فارسی که نمی‌توان نوشت)

نگاهی به کتاب «در شهر مادری رستم» به قلم سمیرا قره‌داغی

روزگار مادر رستم با قلم طنز دختر آرش

از دیگر ویژگی‌های جالب کتاب این است که نویسنده با صراحت کلامی که مخصوص طنزپردازان است و بدون لکنت زبان به هرکه بخواهد و لازم بداند تشر می‌زند و به باد انتقاد می‌گیرد.

تعبیر خواب ملوکانه

سفرنامه فرنگستان ۴

گفتند: «در خدم و حشم به مانند قبله عالم بوده است.» قدری از ریخت و پاش شاهانه نیز گفتند. در مقام شاهی، از سمع آن همه ریخت و پاش، دود از کله مبارکمان بلند شد.