روزنوشت‌های یک مذاکره کننده

اینها خیلی سفتند!

هرچه به عمانی‌ها گفتم: «به این کله‌سیاه‌ها بگو موشک‌های‌تان را بدهید جوابی نداد.»
از سر عصبانیت سر مترجم داد زدم که جواب‌مان را چه دادند؟ با گردن کج گفت: «مذاکره کننده‌های ایرانی این جمله را می‌شنوند اما اهمیت نمی‌دهند!»
از این کارشان کله‌ام مثل ناقوس کلیسا دَنگ دَنگ کرد تا جایی که ممکن بود کله‌ام را به میز بکوبم.

مذاکرات غیرمستقیم، چگونه؟

شتر کاکل‌به‌سر

خبرنگار ویژه خبرگزاری راه‌راه‌طنز در قلب مسقط قسمت دریچه آئورت حضور دارد تا اخبار مذاکرات غیرمستقیم را گزارش کند. برخی خبرگزاری‌ها ادعا کردند که مذاکرات پشت درهای بسته درحال انجام شدن می‌باشد

در جلسه مذاکره عمان چه گذشت؟

مسقطی

الایرانیون گفتند که می‌آییم اینجا برای المذاکره، ما هم گفتیم قدمتون بر روی العینمان.
فی الان یک چیزی هم خودمانی و درگوشی می‌گوییم ماهم مثل سوئیس هستیم در اینجا اما الدریغ از التف در کف ید ما که بیندازند.

لا عین فی عین

شرح ما وقع مذاکرات در دنیای موازی

مترجم فارسی_عربی: هذا ليس الوقت المناسب لهذه الحرفا... نات گو تو اینجی واس مشی و التحیه. هذا المرة لا اريد عين في عين لأن عينات كلب داره




عنوان