حقش بود

چرخه قهرمانانه زنان شاغل

وقتی بعد از چهارماه با همان سیستم پیش‌فرض مثبت‌اندیشی و خوش‌باورانه‌ای که از بدو کودکی رویم نصب شده است به اداره برگشتم،‌ آن‌جا بود که متوجه شدم وقت آپدیت این سیستم قدیمی‌ام فرا رسیده. «جای من» را نگه داشته بودند، اما نه روی صندلی اداره بلکه در پوشه‌ای درون فایل زرد رنگِ «کارکنان غیرفعال»!

جهنم غیرانتفاعی مسئولین – قسمت اول

سلام، به جهنم غیرانتفاعی دیکتاتورها خوش آمدید.

ولی من که جزو مقامات نبودم. شاید این که صبح‌ها با دوچرخه می‌رفتم سرکار، باعث شده که منو با رییس جمهور یه کشور اشتباه گرفته باشید. ولی صبح با دوچرخه رفتن من ربطی به مقام بودن من نداشت، بنزین سه نرخی واسه من نمی‌صرفید.

آزمون الهی برای سنجش اعصاب

اندر مصائب دکتر شدن

احتمال دادم مسئول تعیین حوزه‌ی امتحانی با توجه به عدم قبولی پسرش در آزمون دکتری، به قصد انتقام‌گیری از داوطلبین، دورترین حوزه به هر داوطلب را تعیین کرده وگرنه این حد از بُعد مسافت طبیعی نیست.

خاطرات یک آمریکایی

خاطرات ایران محاله یادم بره

پهلوی‌ها خیلی دوست داشتند خدمت کنند و ما چون خارجی هستیم و چیزی به اسم تعارف در دیکشنری‌مان تعریف نشده دست‌شان را رد نمی‌کردیم.




عنوان