در حاشیه کن

مردن بهتر از مریض شدن

نمی‌‌توانم اوضاع کشورم را توصیف کنم. ما در آنجا بدهی‌های سنگین به بانک‌ها داریم و گاهی خانه و ماشین خود را به خاطر ندادن بدهی از دست می‌دهیم. مثلاً من خودم Kurdish Pants‌ام نیز در گرو بانک است.

چمچاره

کلیه‌ام را بردار، ضمانتت را نه

تا وقتی دانشجویی که از خونوادت پول توجیبی می‌گیری، بعد از دانشگاه هم که قرار نیست شغل گیرت بیاد و مجبوری راننده اسنپ بشی. دانشگاه از کجا مطمئن باشه که تو این پول رو برمی‌گردونی؟ میدونی همین یک میلیون تومن صندوق رفاه دانشجویان، می‌تونه رفاه چند دانشجو رو تأمین کنه؟

کامنت های مردمی

وام ازدواج به چه شرطی؟

ممد داداش می‌دونم این‌جایی، از اون زمان ویدئوکلوپ، شناسنامه‌م دستته. ورداربیار خب می‌خوام باهاش ازدواج کنم، وام ازدواج بگیرم.

وام نگو بلا بگو