در سال ۸۴ که "کینگ محمود"، "کینگ بهرمانی" را در یک جنگ نابرابر شکست می دهد، کیم ظریف به نوعی از قدرت فاصله می گیرد. شیلا با امپراطوری گایا که قبایلی چادر نشین است، همسایه است و مشکلات فراوانی هم با آن امپراطوری دارد. در طرف دیگر امپراطوری تانگ قرار دارد که به مردم شیلا نگاهی از بالا دارد. علاوه بر آن مردم به خاطر ستم های کینگ محمود در فقر و گرسنگی به سر می برند. کینگ محمود به مردم یارانه داده و با صدور کارت یونجه، مقدار یونجه خوردن اسب های مردم را شمارش می کند. در زمان او آسمان ها بخیل شده و برادر به برادرش رحم نمی کند. امپراطوری تانگ هم به سهولت منابع شیلا را غارت می کند.