نامهای به پسرم «2»
بفهم قبل از آنکه مجبور شوم بفهمانمت ۲
۱۱:۱۳ ب٫ظ ۲۲-۰۵-۱۴۰۲
پسر بانمکم و تا حدودی مَلَسم، سلام
از نامه قبلیام به تو روزگار زیادی نگذشته است؛ ولی رویدادهای عجیبی رخ داده که من میفهمم و تو نمیفهمی، هرچند بعضیهایش را من هم نمیفهمم، بعضیهایش را هم نه تنها من که پدر تو باشم، پدر من هم که پدرِ پدر تو میباشد هم نمیفهمد، چه برسد به تو جغله بچه!
مثلاً در زمان نامه قبلی تو نمیفهمیدی اجابت مزاج، مکان و زمان خود را دارد و راه به راه، چنان برخی مسئولین قبلی و فعلی در انواع اقسام مناطق و نواحی اجابت مزاج مینمودی و ما مجبور بودیم پوشک شماره ۴ بر تنت بپوشانیم و حالا بعد از گذشت چند ماه باز همچنان اجابت مزاجت، هر جایی و هر مکانیست؛ اما این بار ما مجبوریم پوشک شماره ۵ بر تنت بپوشانیم که هم به دلایل نامعلومی نایاب شده و هم به خاطر تورم نقطه به نقطه گرانتر حساب میکنند. البته رییس سازمان پوشکها گفته طبق محاسبات تورم خط به خط قیمت پوشاک نه تنها زیاد نشده، بلکه کاهش هم یافته است.
پسر شکمپرورم بدان که باید به رییس سازمان پوشکها احترام بگذاری چرا که وی با تو قرابتی ماهوی دارد! و در عین حال بدان که تا زمانی که نفهمی اجابت مزاج چیست روزی ۵۴ هزار تومان از جیب پدرت پرواز خواهد کرد، چرا که همچنان با تورم نقطه به نقطه با ما حساب میکنند.
یا مثلاً چیز دیگری که احتمالاً نمیفهمی و من هم همین چند روز پیش فهمیدم این است که، اینکه میگویند تنها ستارههای دریایی، مارمولکها و رونقیها اگر اندامشان قطع شود دوباره رشد میکند و مثل روز اولش میشود اشتباه است، چون ظاهراً همه براندازان جمهوری اسلامی چنین ویژگی برجستهای دارند. نشان به آن نشان که یک نفر که به خاطر ساچمه دستش قطع شده بود، رشد کرده و الان در حالت استیبل قرار دارد. راستش از خدا پنهان نیست از تو چه پنهان، تصمیم گرفتهام برای رشد دوباره دندانهایم که بخاطر پوسیدگی کشیدهام، من هم به جرگه براندازان بپیوندم و بعد از درآمدنشان، از گروه همبستگی انقلاب لفت دِ گروپ نمایم.
پسرکم دنیا چیزهای عجیب زیادی دارد که اتفاقاً نیاز نیست همه را بدانی؛ ولی حتماً لازم است همه را بفهمی، مثلاً لازم نیست بدانی از پارسال تا الان چند شاهزاده از خود رونمایی کردهاند؛ ولی لازم است بفهمی شاهزادههای شجاع ایرانی نمیخوابند، مگر اینکه مسواک بزنند و آرزو کنند شب در خواب سان ببینند.
دلبندکم تا فهم و فهومی دیگر بدرود.
از طرف پدرت -آنکه تو را فهمیده میخواهد نه نفهمیده-
بانمک نبود انصافاً