اندر احوالات ترامپ و بایدن
یک لو دادن نسبتا ساده
۱۰:۵۲ ب٫ظ ۲۰-۱۱-۱۴۰۲
آوردهاند روزی عمو سام در گوشه حجره نشسته و زانوی غم را بغل کرده بود و با خود چیزهای نامفهومی تکرار میکرد، که خواجه پرزیدنت الدوله بایدن وارد حجره شد و دست خود را دراز کرد و گفت: های عمو سام! واتس آپ؟
عمو سام گفت: جو! چند بار بگوییم از موتوری جنس نگیر! من پشت سرت هستم! آخرین بارت باشد در حضور من با ابر، باد، مه و خورشید سلام علیک میکنی؟
بایدن رو به او کرد و گفت: تا پیامتان را دریافت کردم خودم را به اینجا رساندم، چه خبر شده؟
عمو سام گفت: دوباره این دونالد را چه کردی که تشت رسواییمان را روی سر گذاشته است؟
بایدن از لحنش بر آشفت و گفت: به جان ملکه الیزابت که من به او چیزی نگفتم؟!
عمو سام گفت: پس او را چه شده که قضیه یازده سپتامبر که کار خودمان بود را لو داده است. چند بار گفتم این بچه هر گاگا لیلی خواست به او بدهید که این آبروریزیها را نکند!
بایدن گفت: کار من که نیست؛ ولی شاید کار هیلاری یا باراک باشد. خودم چند بار شنیدم که با خودشان میگفتند برویم و ککی در تنبان دونالد بیندازیم. با اینکه من از موتوری گاهی جنس میگیرم؛ ولی به شما گفتم این دونالد را هر جایی راه ندهید. دهانش چفت و بست ندارد. بیا توی این اوضاع کَشتیگیری حوثیها این هم قوز بالا قوز شد.
عمو سام گفت: باشد حق با تو؛ اما دیگر چه چیزهایی را با او در میان گذاشتیم؟!
بایدن گفت: قضیه داعش، بومیها، افغانستان، عراق و… عمو سام اینقدر میدانند که اگر یک دفتر دویست برگ به او بدهند، میتواند بگوید دفتر ۲۰۰ برگ بعدی و بعدیتر.
عمو سام دو دست خود بر سر کوبید و گفت: الهی زیر کامیون هجده چرخ بری دونالد.
عمو سام که در حال لعن و نفرین به خود و هفت جد و آبادش بود که چیزبرگردت نبود، دلستر لیمویت نبود، که همه چیز را به دونالد گفتی! که تلفن بایدن زنگ خود و گفت: با اجازه مرخص میشوم، موتوری زنگ میزند.
با شتابان از حجره خارج شد و عمو سام را به حال خود رها کرد.
ثبت ديدگاه