نامه‌ای به گاوم، هلشتاین

گاو مش‌حسن

گاو من! نمی‌خواهم به تو استرس بدهم که شیرت خشک شود. اما اجازه بده تا حقایقی را به تو بگویم. صبحی برای خرید نهاده‌های سرکار به مغازه غضنفر رفتم. می‌گفت همین دیشب دوستان خرت، گونی‌ها را در مغازه برده بودند ولی امروز غیب شده‌اند.

رمزگشایی صحبت‌های مسئولان

همینی که هست!

اقدامات فوری جهت جلوگیری از خودکشی کارگران

موی دماغ

به پیوست چند سگ‌هار ارسال گردید تا در مکان‌های حادثه ‌خیز و بالقوه خودکشی بسته و هر مدت یک‌بار به آن‌ها خون مرغ داده شود تا از خوی درندگی‌اشان کم نگردد.

قصه سر شب

زیبای خفته

واکنش به شعر خانم هنرمند

خودت چطور؟!

در جایی از شعرتان ب ب ب ب بع بع کرده‌اید که به وضوح نشان دهنده سنگدلی شما و اشاره به تکه تکه کردن بزها دارید، آیا «جوکر» دیگری در راه است؟

عنوان