به بهانه رسیدن کتاب «تاریخ مستطاب آمریکا» به چاپ چهل و هفتم
جای خالی طنز را با پژوهش پر کنید

چه خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید – که احتمالا خوشمان نمی‌آید – یکی از پروفروش ترین کتاب‌های طنز سال‌های اخیر ایران را نه یک طنزپرداز کارکشته، که یک فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی در مقطع دکتری نوشته است؛ که اگر قیافه نویسنده کتاب «تاریخ مستطاب آمریکا» را ببینید آخرین احتمالی که درباره او می‌دهید، نوشتن یک متن طنز است؛ به عبارتی اینکه محمدصادق کوشکی درباره تفاوت جلبک‌های گیاه خوار و گوشت خوار مطلب نوشته باشد، اتفاق محتمل‌تری است تا اینکه سراغ نگارش کتابی طنز رفته باشد.

ترکیب کتاب‌های دکتر محمدصادق کوشکی، خودش یک طنز تمام عیار است: «فناوری هسته ای در منطقه غرب آسیا»، «هویت و الگو: درنگی در هویت ایران امروز» و «تاریخ مستطاب آمریکا»؛ دقیقا مثل این می‌ماند که وسط سفره ای که در آن آبگوشت و دوغ و پیاز است، یک کاسه ژله توت فرنگی قرار بدهیم.

اما نگاهی عمیق به کتاب «تاریخ مستطاب آمریکا» و فلسفه نگارش آن به خوبی نشان می‌دهد که شاید راز رسیدن به چاپ چهل و هفتم این کتاب، همین نگاه جدی به مقوله طنز است. کتابی که با زبان طنز به بیان تاریخ آمریکا در سه بخش «تاسیس آمریکا و فضای داخلی آن»، «تاریخ آمریکا در عرصه بین الملل» و «تاریخ آمریکا در برابر ایران» می پردازد.

پژوهش چاق و چله

شاید بی‌راه نباشد که مهمترین راز موفقیت کتاب تاریخ مستطاب آمریکا را پژوهش جدی این کتاب بدانیم؛ یعنی این کتاب نه از سر تفنن که از سر یک دغدغه مهم و آن هم بیان تاریخ ۴۰۰ ساله کشور آمریکا نوشته شده است؛ تاریخی که سرشار از ظلم و جنایت‌های تلخ و جورواجور است. و احتمالا خواننده کتاب نیز آن را از سر تفنن و وقت پرکردن در زمان انتظار برای رسیدن مترو نخواهد خواهند. در پیشگفتار این کتاب آمده است که مرحله تحقیق و پژوهش این کتاب بیش از ۸ ماه و از ابتدای زمستان ۹۲ تا تابستان ۹۳ به طول انجامیده است؛ این مدت زمانی که تنها صرف پژوهش این کتاب شده است، شاید بیشتر از زمانی باشد که معمولا برای نوشتن یک کتاب طنز صرف می‌شود.

 

جای خالی طنز را با پژوهش پر کنید!

این قسمت از یادداشت را باید آهسته و در گوشی بنویسم که اگر با سنجه‌های طنزنویسی بخواهیم محتوای کتاب را بررسی کنیم، شاید نتوانیم نمره بالایی به نویسنده بدهیم؛ استفاده از تکنیک‌های تکراری و محدود، تکرار برخی از شوخی‌ها در طول کتاب و عدم بهره‌گیری از قالب‌های متنوع طنز، نقدهایی است که می‌توان به طنز کتاب وارد کرد. اما با همه این مسائل بعید است که هنگام مطالعه کتاب، بخواهید آن را ببندید و به کارهای دیگرتان برسید. راز این اتفاق، در قصه‌های متنوعی است که در کتاب روایت می‌شود. قصه‌هایی که طبیعتا روی دوش کار پژوهشی کتاب سوار شده‌اند. بنابراین از شما طنزنویس محترم می‌خواهم که چندتکه چوب بیاوری و به این نصیحت عمیقا فکر کنی که با جدی گرفتن کار پژوهشی، می‌توانید طنزهای جذاب تری بنویسید و حتی خلا طنزنویسی تان را نیز جبران کنید؛ چیز پدر و مادر داری است این پژوهش در طنز!

 

ما و هزاران طنز نانوشته

در روزگاری که کتاب‌های طنز به زور تبلیغات و سفارش استوری، شاید به چاپ دوم و سوم برسند، اینکه یک کتاب در موضوع تاریخ ننگین دولت آمریکا، به چاپ خیره کننده چهل و هفتم می‌رسد، اتفاق خوشایندی است. اما غصه ماجرا اینجاست که در تاریخ ما، هزاران موضوع از این دست مانند تاریخ حکومت پهلوی، تاریخ سازمان تروریستی مجاهدین خلق، نحوه شکل گیری داعش، نگاه و تاریخ غرب در مساله زن و …. روی زمین مانده است و برای بیان آن یک عزم جدی و یک زبان طنز لازم است. موضوعی که اگر شما کتابش را بنویسید تا چاپ دهمش را من تضمین می‌کنم و باقیش هم به توانایی کاریکاتوریست کتابتان برمی‌گردد!

ثبت ديدگاه




عنوان