بررسی مسائل قارچی ازدواج
مناظره داغ

راه راه: مجری (لبخندی به پهنای صورت به صورتی که دندان‌های عقل برق می زند): شبتون گرم. امشب، در این استدیوی گرم، عرق ریزان در خدمت مناظره کنندگان هستیم تا درباره مسئله چالشی این روزهامون، یعنی ازدواج صحبت کنیم. جا داره ابتدای امر از مسئول گرامی که وقتشون رو به جای توئیتر به ما دادند تشکر کنم و بگم به جمع واقعی ما خوش آمدید.

مسئول به صورت سه رخ نمایش داده می شود که پوزخندی به لب دارد.

مجری (به توده ای از اوراق روی میزش خیره شده ): خب، بحث را با این پرسش آغاز می کنیم. چرا آمار ازدواج در این چند سال کاهش داشته؟ طبق این آمارها، بله، حدود ده درصد آمار ازدواج نسبت به سال گذشته کاهش داشته.

مسئول (روی صندلی تکانی به خود داده و نیمی از تنه خود را از پایین صندلی به بالا کشیده و راست می نشیند و براق به همه نگاه می کند): به جد مخالفم. ابتدا به بینندگان عزیز خصوصا عمه جون شمسی که سالهاست ندیدمش سلام عرض می کنم. از اینکه بعد از مدتها به ما هم تریبون رسید و تونستیم بی پرده با این مردمان عزیز و شریف صحبت کنیم احساس شعف می کنم. ای ملت شریف ایران …

مجری : ببخشید وقت ما محدوده اگه لطف کنید سریعتر درباره سوال پاسخ بدید و اینکه زمان صحبتهای هر کدوم از شما بزرگواران محاسبه میشه و … .

مسئول (به دوربین زل می زند و بغضی در تمام اعضای صورت دیده می شود): می بینید ملت ایران! به این مسئولان خدوم شما حتی وقت کافی نمی دن. در مظلومیت ما همین بس.

مجری (دستپاچه طور): نه خب، روال برنامه همین طوره. بریم سر اصل مطلب کاهش آمار ازدواج طی سالهای اخیر.

مسئول: مخالفم. ازدواج کاهش پیدا نکرده که هیچ، خیلی هم زیاده.

مجری: اما آمارها چیز دیگه ای میگن!

مسئول (با قیافه ای فلاسفه ای طور): خب آمار ازدواج پایین هست ولی ازدواج که کم نیست! همین دیشب، جای همه ی حضار خالی، عجب ماهیچه ای بود. عروسی ته تغاری عمه ی بزرگه ی مادری ما بود.

کارشناس (تا الان روی کاغذهای جلوی خود چمباتمه زده بود کمر راست می کند): جناب مسئول! اینکه خانواده ی شما امکان ازدواج دارن نشون از این نیست که همه بتونن . شما دا…

مسئول : خود شما ازدواج کردید؟

کارشناس (با قیافه ای گنگ و مشکوک): بله.

مسئول: همین! ببینید اینم شاهد. شما که از فامیل ما نیستی.

کارشناس (با گوش های قرمز شده): آقای مسئول، بنده ده سال پیش ازدواج کردم . البته ما داریم درباره مباحث کلان صحبت می کنی …

مسئول: متاسفانه عده ای معدود دنبال ایجاد بحران ملی هستند.

کارشناس: اگه بگذارید عرض کنم که، طبق آمارها از سال ۹۰ تا ۹۶، پنجاه درصد، پنجاه درصد! کاهش داشتیم. تعداد ازدواج ها نصف شده! به نظرم مسائل اقتصادی و گرونی کالاهای اساسی بی تاثیر نباشه.

مسئول (متفکرانه): بنده سالهاست که دغدغه مند مسئول هستم . از این سازمان به اون سازمان. تقصیری که نه حتی قصوری هم از جانب مسئولین نیست. بلاخره مردم خودشون باید رعایت کنن. شما هم جو رو متشنج نکن. به خواست خدا کشور از نظرکالای اساسی بی نیازه و همه چی آرومه .

کارشناس (سرخی گوش به سایر اعضای صورت اعم از گونه ها، چشم ها، دماغ سرایت کرده): بله مردم هم خوشبختن فقط دستشون به کالاهای اساسی نمیرسه! بنده یه مثال بزنم، چندی پیش رفته بودیم مهمونی، قیمه ای جلوی ما گذاشتند هرچی گشتیم گوشتی نیافتیم و فقط چند تا دونه قارچ بود.

مسئول (متعجبانه): خب باید دید اون قیمه رو از کدوم ستاد گرفته بودن (با خنده شدید). یه مزاحی کردیم که این کارشناس عزیزمون هم رنگ و روش بیاد سر جاش.

مجری : پشت صحنه لطفا یه پارچ بیارید. لیوان کارشناس عزیز تو دستشون تبخیر شد.

مسئول: داشتم می فرمودم. معیشت مردم خوبه. قارچ هم میگن منبع تغذیه ای خوبی هست سرشار از ویتامین، فیبر، پروتئین.

مجری: جدیدا گرون شده

مسئول: جدیدا خبرهایی به گوش رسیده که مصرف زیادش موجب سرطان هست البته تحقیقات تکمیل نشده.

کارشناس (هنوز قرمز): بهتره به بحث خودمون برگردیم.

مجری (سینه را جلو داده طوری که با دماغ کارشناس مماس است): این دیالوگها مخصوص ماست. بله به بحث برمی گردیم. جناب مسئول داشتید می گفتید این قارچ های سمی چطور وارد شدن؟

مسئول: البته با تمهیدات هوشمندانه قارچ ها پخش نشده. مردم نگران نباشند.

مجری: ممنون از شما مسئولان. بینندگان عزیز تا شب داغ مناظره دیگه بدرود.

کارشناس (مبهوتانه): مگه بحث ازدواج نبود؟!

يك ديدگاه

  1. یزدانی ۱۳۹۸-۰۹-۰۲ در ۴:۵۴ ب٫ظ- پاسخ دادن

    👌👌😄😄

ثبت ديدگاه




عنوان