یکی از نمایندگان خوزستان گفته، فقط به اصرارِ مردم برای ثبت نام در انتخابات آمدم دیگر هیچ
آمدم…

آمدم، تنها برای خدمت و کار آمدم
تا کنم راهی برای خلقْ هموار، آمدم

قصد قربت کرده‌ام در راهِ خدمت، تا کنم
جانفشانی باز در این راهِ دشوار، آمدم

خواستم فارغ بمانم قدری از خدمت ولی
دیدم امت می‌زنند از هرطرف جار آمدم

بهر پست و قدرت و شهرت نکردم ثبت نام
از برای یاریِ خلقِ گرفتار آمدم

ظاهراً آمار بر اصلِ قضیه، ارجح است
تا که بالاتر رود بسیار آمار آمدم

خر نمی‌گردند این ملت اگر با وعده‌ای
زان سبب با وعده‌ی خروار خروار آمدم

وعده‌های کهنه چون هستند دیگر بی اثر
وعده‌های تازه آوردم از انبار آمدم

نو که آید کهنه معمولا دل آزاری کند
کهنه‌ام اما به شکلی نو به بازار آمدم

می‌زنم تیپ خفن در وقت تبلیغات خویش
این سر و شکلم یقین دارد خریدار، آمدم

چاکِ شلوارِ جوانان وطن را حامی‌‌ام
زان سبب با چاک‌های روی شلوار آمدم

جزء خاصانم که بارم بر درخت مملکت
تا درخت مملکت گردد پر از بار آمدم

منصرف گردیده بودم دیگر از خدمت، ولی
باز هم از بس همه کردند اصرار آمدم!

ثبت ديدگاه




عنوان