استندآپ کمدی در ایران (قسمت دوم)
استاد تغییر صدا

راه راه: اواسط دهه هشتاد وقتی که سی‌دی جنگ خنده‌های حمیدماهی صفت در بازار کمدی فروشی یکه تازی می‌کرد. کم کم سر و کله یک سی‌دی دیگر هم پیدا شد. جوانی کم مو که صدای خوانندگان را تقلید می‌کرد و ادای خشایار سریال زیر آسمان شهر را خیلی خوب در می‌آورد اما با همه اینها هنوز فاصله زیادی با حمید ماهی صفت داشت. این فاصله اما هیچوقت ثابت نماند. آن جوان خودش را خیلی زود در عرصه اجرای صحنه و شومنی تثبیت کرد و در دهه نود مهم ترین و گران‌ترین شومن ایران و برگزار کننده کنسرت‌های خنده در اقصی نقاط ایران شد. در این مقاله به بررسی شیوه اجرای کمدی حسن ریوندی می‌پردازم.

 

استنداپ کمدین یا شومن؟

قالب ریوندی قالب مشخصی نیست. یعنی نمی‌توان گفت او اصلا استنداپ کمدین نیست. اما قطعا اجرای صحنه او تماما استنداپ -به معنای تئوری و آکادمیک استنداپ کمدی- نیست. شیوه ثابت اجراهای او این است که چند جوک و لطیفه تعریف می‌کند، سپس چند بیت از ترانه های یک خواننده معروف را به صورت تقلید صدا می‌خواند، یک مقدار حرف‌های عارفانه و جدی می‌زند، بعد شوخی هایش به سمت استنداپ کمدی می‌رود و… . همه این کارها را به شکلی نامنظم _و نه به ترتیبی که نگارنده نام برده_ اجرا می‌کند.

نکته مهمی ک درباره ریوندی وجود دارد این است که او نمی‌خواهد خود را به عنوان یک استنداپ کمدین یا یک مقلد صدای صرف عرضه کند چون نیازی به این کار ندارد. او مهمترین و معروف ترین و پولساز ترین شومن ایران است با اجراهای متعدد در داخل و خارج کشور. پس وقتی این شیوه کنونی جواب داده طبیعی است که ادامه‌اش دهد و دست به تغییر سبک نزند.

یکی از نقاط قوت اجراهای ریوندی تعامل با تماشاچیان است. او دقیقا می‌فهمد چقدر با مخاطب تعامل داشته باشد. نه آنها را رها می‌کند و نسبت به عکس العمل های آنان بی تفاوت است و نه به اصطلاح روی یکی از آنها کلید می‌کند.

اما حسن ریوندی هم اصلا خالی از نقد نیست. بخصوص به‌نظر نگارنده نقطه ضعف او در جنس شوخی‌هایش است که دراین‌باره توضیح خواهم داد.

 

کپی یا دزدی یا خلاقیت؟

شوخی‌های ریوندی از کجا می‌آیند و چقدر زاییده خلاقیت‌های اوست؟ باید بگویم خیلی کم. اگر شما اهل رصد جوک‌های فضای مجازی باشید احتمالا نود درصد شوخی‌های هر اجرای ریوندی را قبلا خوانده‌‌اید. نارضایتی و بد و بیراه‌هایی که کاربران شوخی‌نویس توییتر نثار ریوندی می‌کنند نیز گواه همین مدعاست. البته اینکار قطعا از منظر خلاقیت نقطه ضعف است و بی اشکال نیست اما اگر با این منطق نگاه کنیم که شوخی‌ها به هرحال برای پخش شدن و خنداندن مردم هستند، نمی‌توان گفت اینکار ریوندی گناه کبیره است.

نقطه ضعف دیگر شوخی‌های حسن ریوندی در نوع شوخی‌هاست. تقریبا اجرایی نیست که او از یکی از دوگانه های زن و مرد یا دختر و پسر یا پرسپولیس و استقلال برای خنده گرفتن استفاده نکند. اینکار به خودی خود ندارد عیبی اما بنظر من برای یک شومن حرفه‌ای با نزدیک به سی سال سابقه دیگر دستاویزی اینطور شوخی ها جالب نیست.

نقطه ضعف بعدی اجراهای ریوندی تحقیر ملی است. او در خیلی از شوخی‌هایش ایران را سیاه و چرک نشان می‌دهد تا مخاطب را بخنداند. حجم این نوع شوخی‌ها در آثار ریوندی اصلا کم نیست و این موضوع تاسف‌آور است.

 

پول، شهرت، اینستاگرام

ریوندی با سرمایه گذاری روی پیج اینستاگرامش نشان داد که آدم باهوشی است. او در دوره‌ای که با فراوان شدن کلیپ‌های طنز در فضای مجازی، اقبال مردم به رفتن در کنسرت‌های خنده هرروز کمتر می‌شد و روزهای خالی تقویم شومن‌ها بیشتر، اینستاگرام را دریابید. او با تولید کلیپ‌های طنز اینستاگرام وباتوجه به محبوبیتی که از قبل داشت، تبدیل به پرفالوورترین شخصیت ایرانی اینستاگرام شد و امروز که این متن نوشته می‌شود اون بالغ بر ۱۵٫۵ میلیون نفر دنبال کننده دارد. این یعنی باتوجه به قیمت تبلیغات در فضای مجازی با تقریب نسبتا خوبی میتوان گفت احتمالا ریوندی پولدارترین شخصیت هنری ایران است.

 


قسمت قبل را اینجا ببینید:

ثبت ديدگاه