با عرض سلام و خداقوت خدمت زوجا صالحا!
الآن که این نامه را می‌نویسم هم‌زمان دارم با ماشین حساب تعداد اللهم الرزقنا زوجا صالحاهای قنوت‌های نمازم را حساب می‌کنم.

زوجا صالحای عزیزم! ببخشید هنوز برای گفتن عزیزم زود است. بابایم بفهمد مکدر می‌شود. همان زوجا صالحای گرامی! من قصد جاج کردن شما را ندارم، چون خداوند جاج کننده را کیفر می‌کند؛ اما می‌خواهم بگویم لطفاً یک نگاه به شناسنامه بی‌انداز و ماشین حساب را بردار و سنت را حساب کن، اگر ماشین حساب نداری هم می‌توانی از برنامه بازار دانلود کنی، همه نوع ماشین حساب از ساده تا مهندسی دارد.

آقای زوجا صالحای محترم!
خیلی از همسن و سال‌های شما از ترس اوضاع پوشاک، مسکن و خوراک، تن به ازدواج نمی‌دهند و تا الآن عزب اوقلی مانده‌اند، یعنی آدم دوست دارد پرده‌های ادب را پاره کند و بگوید خاک برسرشان!!

خیلی از این آقایان عزب اوقلی می‌گویند: «ما دختر خانم‌ها مقصر هستیم، چون توقعاتمان بالا است؛ اما من به عنوان یک عدد دختر خانم تمام این اتهامات را رد و قویاً تکذیب می‌کنم و از جوامع بین‌المللی، اگر خواب قیلوله‌شان تمام شده می‌خواهم یک رسیدگی به این قبیل موارد کند تا شما زوجا صالحا دچار خطای محاسباتی نشوی.

زوجا صالحا!
در آخر نامه خود بگوییم که خداوند مهربان گفته «شما ازدواج کنید و نترسید، من روزی دهنده هستم» پس در قنوت‌هایت بعد از زوجه صالحه، دعای اللهم نترسیم را هم بگو، دلت قرص می‌شود.
راستی برنامه بازار خود را چک کن ماشین حسابت دانلود شده است.

به پایان آمد این نامه. ان‌شالله نامه‌های بعدی.