بیانیه جمعی از حامیان هنر باغبانی
باغبانان را نکشید

متاسفانه باخبر شدیم داریوش مهرجویی به همراه همسرش عمرشان به دنیا نبود و منزل ابدی، جایگاهشان شد.

طبق اعلام منابع آگاه پایان بخشیدن به زندگی فانی این دو نفر با انجام اقداماتی از سوی باغبان ویلا و چند نفر دیگر رقم خورده است‌.

براساس اظهارات باغبان، او قصد وصول طلبش از خانواده مهرجویی را داشته؛ اما متاسفانه روش بُرنده‌ای را برای دریافت بدهی‌اش انتخاب کرده است.

همگان آگاهند که باغبانان به دلیل تعامل با گل و گیاه و لوازم ظریفه از روح لطیفی برخوردار بوده و حامی نفی خشونت هستند؛ اما اتخاذ روش بُرنده وصول طلب باغبان (که به دلیل فقر رقم خورده) باعث شد ناگهان چاقویی به گردنی (یا شاید گردنی به چاقویی) برخورد کند و از ادامه حیات مادی این‌ کارگردان و همسرش جلوگیری شود.

اما این روزها که با رفتن داریوش مهرجویی کاممان تلخ شده است کاش با زندانی کردن باغبانشان کاممان تلخ‌تر نمی‌شد و خبر آزادی او مرهمی می‌شد بر دل‌های داغدیده‌مان، چون او هم فرزند پدر و مادری است! چطور دلتان می‌آید فرزندی را از مادر جدا کنید؟ فرزند هرچند هم خطاکار باشد بازهم قابل بخشش است؛ گیرم که او مجدد چاقو به دست گرفت و تصادم چاقو با انسانی رقم خورد، مهربانی شما کجا رفته است؟ پس رحمت و عطوفت چه می‌شود؟ اگر قسم هست می‌دهیمتان، اگر التماس است می‌کنیمتان، آزادش کنید.

ما حامیان هنر باغبانی از خانواده مهرجویی، عوامل انتظامی و قضایی تقاضا داریم شعار «جای باغبان در زندان نیست» و هشتگ «نه به اعدام» را جامه عمل پوشانده و هرچه سریعتر نسبت به آزادسازی باغبان در بند مانده اقدام کنند، زیرا در نبود وی ممکن است شمعدانی‌ها دق کنند.

بیانیه جمعی از حامیان هنر باغبانی مقیم مرکز و حومه

ثبت ديدگاه




عنوان