و در آخر
بررسی ردپای شیطان در سریال های ماه مبارک رمضان

راه راه: همه‌ساله درست در زمانی که دست و پای شیطان در زنجیر می‌شود، متوجه می‌شویم صدا وسیما طی قراردادی سی روزه زنجیر نامبرده را در سریالهای ماه مبارک رمضان مورد بهره‌برداری قرار داده است تا این یک ماه را هم یک‌جوری مشغول باشد.
ما به قدر مجال به دو سریال برادرجان و از یادها رفته که به یقین می‌توان گفت که طبق معمول، مخاطبین شبکه های ماهواره ای هم عاشقانه دنبالشان کرده‌اند، می‌پردازیم.

آنچه در سریال برادر جان می بینیم؛
سریال برادر جان از حق الناسی شروع شد که کریم بوستان از بدری طلب داشت. تا اواسط ماه رمضان شاهد صحنه های دلخراشی از کف و خون بالا آوردن اعضای دو خانواده برای احقاق این حق بودیم طوری که هنوز که هنوز است و به آخر سریال نزدیک می‌شویم، آراز پسر بدری هنوز هم دارد کتک می‌خورد و تا می‌خواهد بلند شود یکی می زند توی سرش و او فقط نگاه می‌کند. ظاهرا بیچاره کلا بی‌حس شده.
از اواسط فیلم، کریم بوستان دیگر بیخیال حقش شده ولی دوروبری هایش مثل بازی رایانه ای که دکمه شلیکش گیر کرده باشد در حال تکه پاره کردن هم هستند و ظاهرا کارگردان هر چقدر خواسته دکمه گیر کرده را بالا بکشد اوضاع بیخ پیدا کرده و فحش و کشت و کشتار زیاد شده و ناچارا دیگر ولش کرده تا آخر ماه هر کس زنده ماند برنده بازی شود.
در یک جاهایی دیگر حق کریم بوستان معجزه می کند و همه می فهمند چاووش زن دوم داشته و حنیف هم می‌خواسته زن دوم بگیرد. هر مخاطبی هم با دیدن این صحنه ها ناخوداگاه به بغلی اش شک می‌کند و نقشه میکشد که زن دومش را جلوی حمام بکشد و بگوید لیز خورد و دستم رفت روی ماشه. معلوم است خیلی اخبار جنایی می‌بیند.
ناگفته نماند برخلاف سریال های دیگر، در این سریال آب بندی زیادی اتفاق نیفتاده بلکه تقریبا هیچ جای سریال هیچ یک از نقش ها بی تفاوت از کنار هم رد نمی شوند و حتی شده یقه عابر را می‌گیرند و یک جوری از خجالت هم در می‌آیند که اگر یک دقیقه از فیلم را از دست بدهیم بعدا متوجه نمی‌شویم کی اول از کنار اون یکی رد شده بوده!
شخصیت سازی را هم باید از این سریال یاد گرفت. مثلا چاووش برادر ناتنی حنیف، بعنوان صاحبش تلقی می‌شود تا برادرش. و عشق عجیب و غریبش به چاووش مخاطب را به یاد حیوان باوفایی می‌اندازد که فحش نیست ولی خیلی به پیت بنزین علاقه دارد(حنیف از جمله نقشهایی است که کلا درنقشش فرو رفته و از سریال برادر جان یک توک‌پا به شبکه یک می رود و لباسش را عوض می کند و دوباره در کنار خسرو خان در نقشش فرو می رود)
تا مزه این سریال از زیر دندان مخاطب نرفته، سریال” از یادها رفته” از شبکه یک شروع می شود.

سریال از یادها رفته
آنچه در سریال از یادها رفته می بینیم؛
مهربانو دختر خانه زادی که به لطف اربابش به فرنگ رفته و از وقتی وارد ایران شده هر مرد ایرانی او را می‌بیند دو چشم هم قرض می کند برای دیدن. اگر حدسمان درست باشد و با توجه به تاریخی بودن سریال، تعداد قتلهایی که بر سر خاطر خواهی مهربانو اتفاق می افتد طعنه به فاجعه گوهرشاد میزند. مستندات قتلهای رخ داده، باتوجه به شواهد سریال به این شرح است:
– مهراد اولین پسر سینه چاک مهربانو بخاطر شنیدن جواب رد از مهربانو در رینگ بوکس به طرز فجیعی خودکشی می‌کند.
– رقیب عشقی مهراد( خسروخان) به همراه همان باوفای سریال برادرجان، عاشق مهربانو می‌شود و معلوم می‌شود او هم قبلا زن داشته و او هم در کشته شدن زنش دخیل بوده.
– خواهر مهراد قاتل برادرش را با چاقو به قتل می‌رساند.
– پدر مهربانو مرد لاتی را که به دخترش توهین کرده با چاقو می‌کشد.
– پدر مهربانو به دست مادر مهراد به جرم قتل در زندان کشته می‌شود.
– دایی مهراد که یک پیرمرد بی‌چشم و رویی است از مهربانو خواستگاری می‌کند ومعلوم می‌شود قبلا زنش را از بالکن به پایین پرت کرده و در حیاط خانه چالش کرده است و این بار خواهرش را هم به قتل می‌رساند و قتلهای دیگر که حسابش از دستمان خارج شده و از این بابت پوزش می‌طلبیم.
صحنه های دیگر مربوط می‌شود به شکنجه ها و چشم درآوردنها با سیخ و آویزان کردن از سقف و کشیدن دندان زندانی با انبر و پوکاندن سرو صورت بازیگران که با تدبیر عاقلانه شبکه یک، پس از افطار پخش می شود.
شباهت عجیب مردان ایرانی به زامبی های خطرناک با تم مشکی و فضای خاک آلود، همراه با دو عدد دندان مصنوعی که در قسمت بالای فک بازیگران نصب شده، مخاطب را کف‌بر نموده و انصافا ماه رمضان امسال با این دو سریال خیلی غافلگیرانه سپری شد.

ثبت ديدگاه




عنوان