بَلاگَر

موبایل آمد و زندگی ساده شد
و هر کس به آن سخت دلداده شد

به هر جای دنیا شد ابزارِ کار
به مانند شوفر، شد او دستیار

تلگرام و واتس آپ و اینستاگرام
ز همکف رسیدند بر روی بام

چو شغلِ بِلاگر یهو شد پدید
ز زورِ مجازی به شهرت رسید

چنان قارچ در جای جای جهان
بسی هاگ پاشید در کهکشان

به لطفِ توجّه به لطف نگاه
مقام بِلاگر شده مثل شاه

برای رسیدن به یک فالوور
زند چنگ بر مُهمل و شرّ و ور

ز مادر، ز خواهر، ز یار و پدر
بسی سوژه می‌سازد او در به در

ادب را ز لقمان نیاموخته
حیا هم ندارد دهان سوخته

شنو حرفِ من را ز من هموطن!
نه تو در امانی، نه دنیا، نه من

فقط شهرتش را ز دستش بگیر
نشو توی دستش شبیهِ خمیر!

بگو تا رعایت شود چارچوب
سیاست بکن تا شود کار خوب

بِلاگِر اگر شد بَلاگَر ،‌ بد است
ز دستِ بَلاگَر نبایست جَست؟!

ثبت ديدگاه




عنوان