فرهنگ لغت دانشجویی
ترمولک بودن جرم نیست، بیماریست.

راه راه:
استاد خوب: به استادی که تعداد جلسات کمتر تشکیل می‌دهد و جزوه فوق‌العاده کمتری تدریس می‌کند./ در جواب دانشجویان پسر، جانم می‌گوید./ چند جلسه را به مرور خاطراتش از کشور‌های خارجی اختصاص می‌دهد.

لیسانس: تکه کاغذی که باید آن را لوله کنی و لب کوزه بگذاری و آب بنوشی./ دیگه الان همه دارن./ پسرخاله همه‌مان با این مدرک، بی‌کار است.

فوق لیسانس: مدرک فرار از سربازی (پسران)، قصد ادامه تحصیل برای فرار از شوهر کردن (دختران)، مدرکی برای کلاس گذاشتن (اسپورت)/ مناسب برای شوخی «فوقش لیسانس»

ترمولک: دانشجویان تازه فارغ التحصیل از مدرسه را گویند که با والدین خود برای ثبت نام آمده./ آن‌ها همیشه سر کلاس با خودکار ۵ رنگ اکلیلی، جزوه می‌نویسند./ گاهی دیده شده که مادرشان دم در کلاس برایشان لقمه می‌آورد. (ر.ک: ترمک)

درس خواندن: زمان اندیشیدن پیرامون جهان هستی و پر شدن حافظه گوشی از عکس‌های سلفی گرفته شده./ جبران کردن کسری خواب./ آشنایی با رشته تحصیلی در آخر ترم.

دفتر مدیر گروه: دفتری پر از خالی که داخل آن همیشه سیستم قطع است. اگر هم وصل است، ویرایش فقط زمان حذف اضطراری امکان‌پذیر است./ آبدارخانه دوم دانشگاه.

امتحان میان ترم: امتحانی کم ارزش که مباحث آن به پایانِ ترم حواله می‌شود.

امتحان پایان ترم: ان شاءالله از ترم بعد.

ثبت ديدگاه




عنوان