تنها در خانه

راه راه:

هم خر شدم برایش

هم خرس و مار و خرچنگ

صد بار با تفنگش 

کشته مرا بَ بَن بَنگ

پیوسته قله‌ام را

با زور فتح کرده

بر قله‌ام نشانده

پرچم؟! نه، میل پرده

دکتر شده برایم

آهنگ کرده تجویز

شش ساعت مداوم

آواز خوانده یکریز

 
مادر شده، به بنده

با شیشه شیر داده

شام و ناهار هر روز

نان و پنیر داده

اینترنتی برایش

صد فیلم جور کردم

ده دور فیلم‌ها را 

با او مرور کردم

 
تا صبح مثل جغدی

بیدار بر درخت است

خواباندنش برایم

خیلی زیاد سخت است

از دست این کرونا

در خانه‌مان نشستم

با یک وروجکِ تُخس

در خانه حبس هستم

بسیار خسته‌ام من

دیگر نمی‌توانم

تا چند سال دیگر

همبازی‌اش بمانم

 
دارم برای دردم

یک راه‌حل محشر

از سوپری بگیرم

یک خواهر و برادر

ثبت ديدگاه




عنوان