درد دلی با آن ذرهی لامصب
۱:۵۶ ق٫ظ ۱۲-۰۱-۱۳۹۹
راه راه: چند ماه است که تو آفت جانی کرونا
باعث و بانی آشوب جهانی کرونا
پس از این مردمِ مفلس به کجا دست زنند؟
ای که مخفی شده در کون و مکانی کرونا
هرچه فحش است نصیب تو و اجداد تو باد
هرچه گویند یقین لایق آنی کرونا
دست ها دستکِشیده ست، دهان ماسکیده
که تو کابوس شبِ دست و دهانی کرونا
اینکه گفته ست خداوند: “عَذابی لَشدید”
به گمانم که تو از جنس همانی کرونا
شادی و دورهمی، مرگ، تولد، نوروز
شده تعطیل و تو هم خنده کنانی کرونا
آه! تو مثل هوا در همه جا پیدایی
چون هوا نیز تو از دیده نهانی کرونا
شک نکن هرچه که هستی ژنِ خوبی داری
ما همه رعیت و بیچاره، تو خانی کرونا
گلِ چرخیدن مردم همه پرپر شده است
نوبهار است و تو مأمورِ خزانی کرونا
فکرِ دردِ شکمِ محتکران هستی تو
معبرِ راهِ درآوردن نانی کرونا
مثل یک دایناسورِ گنده ابهّت داری
گرچه یک ذرهی بی نام و نشانی کرونا
کاش فوراً متلاشی شود آر اِن آیت
بروی از کُرهی ما و نمانی کرونا
ثبت ديدگاه