نقد فیلم
در رفته از زیرِ نظرها!
۰:۳۳ ق٫ظ ۰۱-۰۴-۱۳۹۹
راه راه: میخواهید مبتذل بسازید، حداقل مبتذل باشعور بسازید! آثار مبتذل در سینمای کمدی ایران دارد دستهبندی میشود؛ اینبار نه از طریق ردهبندی سنی بلکه براساس میزان اهمیت به شعور مخاطب. با ورود برخی فیلمها، این خطکشی در سینمای مبتذل بیشتر خودش را نشان میدهد. فیلمهایی که یک خطی داستانش از جوکهای تکراری دهه ۵۰ هم بی محتواتر است و هیچ هوش و ظرافتی به خرج نداده است. بعد از رکوردزنی فروش فیلمهای مبتذل کمدی، عدهای فاتحهی سینمای ایران را خواندند اما هرچه پیش میرویم انگار باید مجدد این سینما را نبش قبر کرد و محترمانهتر جنازه اش را دفن کرد و بر سر جنازهی جدیدش اینبار به جای فاتحه، بلند یاسین خواند. گرچه آن هم فایدهای ندارد!
در دستهبندی جدید، مبتذل باشعور چه دستهای است؟ مبتذل باشعور آن دسته از فیلم هایی است که گرچه در معنا و ارزشگذاری مبتذل هستند اما حداقل به شعور مخاطب توهین نمی کنند و ایده و یک خطی نسبتا متفاوتی دارند. مطرب و هزارپا که پرفروش ترین فیلم های این دههی سینمای ایران هستند در دسته ی این فیلمها جای میگیرند. این دو فیلم مبتذل درحد یک داستان متفاوت ولو نامحترم و درهم زنندهی ارزشها به شعور مخاطب احترام گذاشتند؛ چیزی که سایر فیلمهای مبتذل فاقد آن است و هیچ آوردهی تازه ای برای مخاطب ندارد. آثاری که ببینده را صرفا اسیر یک کلیشه جنسیتی لوس با موضوعات تکراری بدون اندکی ظرافت در پرداختن به همان میزان ابتذال میکند. البته باز هم باید تاکید کرد، این توضیحات و باشعور لقب دادن به این جنس کمدی به معنی تایید و یا تطهیر دو اثر مطرب و هزارپا برای سینمای کمدی نیست.
دستهی دوم فیلم های مبتذل چیست؟ این دسته فیلمهای مبتذل فاقد شعور با اکران فیلم زیرنظر شکل میگیرد. فیلمی که یک خطی تکراری و پایانی دم دستی دارد و هیچ میزان هوش و ظرافتی در اثر به کار نرفته است. داستان این کمدی از آنجا شروع میشود که محسن(رضا عطاران) پس از خرید به خانه برمیگردد و متوجه میشود مبلی که امید(امیر جعفری) بر روی آن نشسته سوراخ شده، محسن مقصر این اتفاق را امید میداند. مهشید، همسر محسن که به این مبل علاقه خاصی دارد، در حال برگشتن از سفر است و… . باقی ماجرا و بخش عمده شوخیها و داستان حول همین کاناپه میگذرد.
همچنین فیلم انقدر درگیر شوخیهای جنسی و بی محتوا است که انتخاب اسم «نظر» برای یکی از شخصیتها و سخنیت آن با اسم فیلم و پایانش را نیز به دور از منظور نمیتوان تلقی کرد و بدان خوشبین بود. البته ناگفته نماند که این فیلم از زیر نظر ارشاد در نرفته و حاصل ۲۰ دقیقه سانسور و ۶۵ مورد اصلاحیه است.
به لحاظ فیلمنامه، گرهی اصلی فیلم، پیش پاافتاده و کم ظرفیت برای یک اثر سینمایی دهه ۹۰ محسوب می شود که ریتم کندی برای فیلم ایجاد کرده است. نویسندهی این فیلم ابوالفضل کاهانی برادر کوچک عبدالرضا کاهانی، کارگردان حاشیه ساز است. او سابقه ی نویسندگی سینمایی ندارد و بیشتر کارگردانی تئاتر و مستندسازی پشت صحنه انجام داده است. نابلدی و خالی بودن دست نویسنده در خلق اثر کمدی سینمایی، از پنهان کردن ضعفهایش پشت دیالوگها و شوخی های جنسی و رکیک نمایان است. شخصیت پردازی در فیلم به درستی صورت نگرفته است و در کلِ فیلم بیشتر با دسته ای از بیماران دچار به انحراف اخلاقی مواجه هستیم. اوج ابتذال در شخصیت پردازی نیز به شخصیت نظر یعنی کارگر افغانستانی ساختمان بر میگردد. همچنین گره اصلی فیلم به قدری کم جان است که از یک جایی به بعد نفس فیلم به شمارش میافتد و دیگر تکرار شوخی با همان کلیدواژه و وارد کردن بازیگران مشهور مختلف به صحنه هم راه به جایی نمیبرد. بنابراین کاهانی برای جان دادن به فیلم، یک چالش دیگر را وارد داستان میکند. چالشی که گرهگشایی نمیشود و بی سرانجام باقی میماند و بیشتر به یک تنفس مصنوعی غیراصولی شباهت دارد که همان هم به ابتذال و نگاه سیاه جنسی فیلم به مردان و تحقیر زنان دامن میزند.
فیلم زیر نظر، بازیگران شناخته شده و کاربلدی دارد از جمله رضا عطاران، امیرجعفری، بنفشه صمدی، سروش جمشیدی، مهران احمدی و حتی از ریما رامین فر در حد صدای پشت تلفن بهره گرفته اند. شاید ابتدا به نظر برسد قوت و قدرت فیلمنامه باعث حضور این بازیگران شده اما بعد از تماشای فیلم میتوان حدس زد که دلیل استفاده از این بازیگران مطرح فقط پوشاندن ضعف فیلمنامه و فروش بیشتر در گیشه است.
فیلم زیر نظر که به زعم برخی سینماگران امید گیشه برای اکران زمستان بود، با تحریم حوزه هنری کار اکران را شروع کرد و از تبلیغات تلویزیونی محروم شد. تحریم فرصت خوبی برای جنجال رسانهای و مخاطب جمع کردن بود که تا حدی هم برای اول کار موفق عمل شد اما این فیلم انقدر تهی بود که حتی به اندازه مطرب و هزارپا هم نتوانست با نقل سینه به سینه فروش کند.
در نهایت این فیلم با شیوع کرونا راهی اکران آنلاین شد. بعد از اکران آنلاین، صفحات نظرات مخاطبان نوعی نقل سینه به سینه است. در صفحهی اکران آنلاین را اگر این نظرات را بخوانید با عبارتهایی چون ارزش یکبار دیدن را دارد مواجه میشوید. اما این فیلم حتی ارزش یکبار دیدن هم ندارد مگر اینکه کسی دلش بخواهد ۹۰ دقیقه از عمر و ۱۵ هزار تومن از پولش را آتش بزند در غیر اینصورت برای نجات سینمای کمدی، زیرنظر را باید از نظر دور نگه داشت.
ثبت ديدگاه