رجزخوانی کرونای اروپایی،آمریکایی برای کرونای ایرانی!

 الا ویروس ایرانی که فیکی!
شنیدم همدم ساندیس و کیکی!

ز بس در مسجد و هیأت نشستی
به روی خود درِ اقبال بستی!

به ضربِ شست واکسن‌های برکت
به زیرافتاده‌ای از فرّ و شوکت

تو که بودی دراین عرصه چو شاهین!
چه شد افتادی از بالا به پایین!

چرا حالا چنین مفلوک و زاری؟!
ز چشم افتاده و مغموم و خواری؟!

شکسته بال و پرهای غرورت
کجا رفت اشتیاق و شوق و شورت؟

شبیه شیر بی‌دندان و یالی
نداری صید و در حال زوالی

رسیده وقت تبخیر و افولت
ز هم پاشید ارکان و اصولت

کنون ویروس ایرانی نالان!
منم که می‌دهم پیوسته جولان

حریفم نیست مادرنا و فایزر
شدم پُرکارتر در حال حاضر

زبان اعتراف خویش وا کن
خودت را بعد از این از من جدا کن

کنون قله‌نشین بی‌بدیلم
شنیده گوش دنیا قال و قیلم

خداحافظ برادر‌خوانده من
رقیب خسته جامانده من!

ثبت ديدگاه




عنوان