روزِ من

ریش دارم یا سبیل از جنسِ تیغ
جوجه تیغی نیست همچون من قشنگ

درب‌های سِفت را وا می‌کنم
بارالها شُکر! هستم غول چنگ

وقتِ سربازی منم یک آشخور!
می‌فراخوانند من را وقتِ جنگ

توی سینه قلب دارم مثل زن…
نیستم از جنسِ سختی مثل سنگ

پول اگر خواهند از منِ بچّه‌ها
می‌شود آن لحظه بر من عرصه تنگ

قسط دارم، قسطِ بسیار آه! قسط
بانک‌ها هستند همچون من زرنگ

چون خروسی می‌شوم بیدار صبح
می‌شوم در کسبِ روزی چون پلنگ

حرفِ بسیاری ندارم وقتِ کار
خانما! کمتر به خطِّ من بزنگ

روزِ مَن آمد، شدم من سورپرایز
با ستِ جوراب‌های رنگ رنگ…

ثبت ديدگاه




عنوان