ستون وطن با جوان استوار

شنید این خبر پیرمردی نزار

به زودی شود جمعیت تار و مار

 نزایند چون بچه،فردا وطن

بزاید ز این بی کسی زیر بار

 نهیبی به خود زد که ای شیر پیر

 بپاخیز و طرحی نو از خود در آر

در اول قدم طبق گفتار شرع

بکن همسران جوان اختیار

 که زایند بی وقفه در چند سال

شکم‌های چندین قلو هر بهار

 بگیرند در امر نوآوری

 و مسکن ز بانک‌ محل اعتبار

به لطف خدا شانزده تن شوند

  و با چار قل نسلشان شصت و چار

در این مرحله فکر یک قسط وام

 در آورد از روزگارش دمار 

شکست از کمر،خوردقدش دوتا

 به فرزند خود گفت روزی سه بار

  بیاور نوه چار تا پشت هم

 که پشتت شودمحکم و استوار

 

 

ثبت ديدگاه




عنوان