اندر تشریح کمک ینگه دنیا به کشور گل و بلبل
سر مقاله مجله توفیق در سال ۴۶ درباره رابطه ایران و آمریکا

نیکسون

نمی دانم اطلاع دارید یا نه؛ که به علت رشد و ترقّیات اقتصادی ایران، کمک های ینگه دنیا به کشور ما پایان یافت و بلافاصله نیز اداره ی کمک های اقتصادی آمریکا به ایران به میمنت و مبارکی منحل گردید و طرفین معامله راحت شدند!
هنوز هستند کسانی که به درستی نمی دانند دولت ینگه دنیا در بیست و اندی سال اخیر کمک های شایان توجهی اقتصادی به کشور ما کرده است. از این رو کاکا بر خود واجب می داند تا آنجا که حافظه ی ضعیفش یاری می کند، کمک های ارزنده و ذی قیمت این کشور دوست و غیر همسایه را یادآوری نماید: حمله ی پارتی های متعدد تیفوس از ینگه دنیا به کشور گل و بلبل، فی الواقع اولین کمک اقتصادی توام با بهداشتی! ینگه دنیا به ایران بود که توسط سربازان فداکار کشور مزبور صورت گرفت و ما این اخوت بی شیله پیله را هیچ وقت از یاد نخواهیم برد!
فروش اجناس کمپ های ینگه دنیا به ایران نیز از کمک های خوب اقتصادی این دولت بود که پس از حمل تیفوس صورت گرفت و ما این محبت بی ریا را نیز هیچ وقت فراموش نخواهیم کرد!
ارسال مستشار های قد و نیم قد تیز فی الواقع جز کمک های اقتصادی ینگه دنیا به کشور ما بود زیرا بنده های خدا تابستان ها در سردترین محیط و زمستان ها در گرم ترین محیط برای ما زحمت میکشیدند؛ بدون اینکه به قدر یک سر سوزن چشم داشت مادی داشته باشند و آن ده تا بیست هزار تومانی هم که هر کدام شان در ماه از ما می گرفتند برای این بود که چند نمونه از اسکناس های ما را به عنوان یادگاری با خود به ینگه دنیا ببرند!
از اینها که بگذریم سر مسئله نفت هم کمک های اقتصادی زیادی به کشور ما شد که البته این کمک تا قیامت ادامه خواهد داشت و منحل شدن اداره ی کمک های اقتصادی ینگه دنیا هم نمی تواند خللی به این کمک وارد نماید!
و اما همانطور که می دانید اکثر کار های این دوره و زمانه دو جنبه دارند؛ یکی سمعی، یکی هم بصری:
کمک های اقتصادی ینگه دنیا هم (البته بعد از کمک های فوق الذکر) تقریبا دو جنبه داشتند، یعنی هم سمعی و هم بصری! بصری هایش را البته ما ندیده ایم! ولی کمک های سمعی اش مرتبا به گوش ما می رسید و این کمک ها عبارت بودند از پرداخت ده میلیون دلار وام بلا عوض و ده میلیون دلار قرض بلا عوض و باز هم ده میلیون دلار وام بلا عوض و همین طور یک مشت حرف های بلا عوض!
از این رو امروز که کمک های اقتصادی ینگه دنیا در کشور ما منحل شده، وظیفه ماست که از این دولت بزرگ تشکری بزرگ به عمل آوریم و از خدای بزرگ بخواهیم که هر چه زودتر «کمک دان» او را چون یک «نمک دان» کوچک و ناچیز کند که دیگر به هیچ کشوری کمک نکند و خزانه ی خود را بی جهت تهی نسازد! در زمان قدیم که وسایل حمل و نقل مثل حالا نبود که یک نامه «ده روزه» از تهران به اصفهان برسد! مردی به مسافرت رفت و مسافرت او سه سال به طول انجامید. وقتی از سفر برگشت دید زنش صاحب سه فرزند شده است! پرسید: این ها را از کجا آورده ای؟ زنش جواب داد: بعد از رفتن تو یک شب به یاد تو خوابیدم و نه ماه بعد اولین بچه را به دنیا آوردم! مرد پوزخندی زد و گفت: دومی را چگونه صاحب شدی؟ زن پاسخ داد: یک شب تو را در خواب دیدم و یک ماه بعد احساس کردم که آبستن شدم! مرد که دیگر از کوره در رفته بود، حرفش را قطع کرد و گفت: خب، سومی را از کجا آورده ای؟ زن لبخندی زد و گفت: تو رو به جون این دو تا بچه که به فرزندی قبول کردی، دیگه از سومی چیزی نپرس!
حالا بنیانگذاران کمک های اقتصادی ینگه دنیا نیز به آن دسته از آدم های سمج که می خواهند ته توی قضیه را حتما در بیاورند ، باید بگویند شما که این چند قلم کمک شرح داده شده ی کاکا را قبول کرده اید! شما را به حرمت همین چند قلم کمک اقتصادی قسم می دهیم دیگر راجع به بقیه کمک ها چیزی نپرسید، گند قضیه در می آید!

ثبت ديدگاه




عنوان