شعر طنز
شاعر شده تحریم
۱۱:۳۵ ق٫ظ ۰۵-۰۹-۱۳۹۷
راه راه: بال و خوئک و چنجه و جیگر، شده تحریم
کاهو و کلم، میوهی نوبر، شده تحریم
از بس که گرانی شده اعصاب نداریم
ماچ پدر و بوسهی مادر، شده تحریم
همبرگر و پیتزا به جهنم! به چه علت
سمبوسهی تولید همینور، شده تحریم؟!
از چین نفرستید دگر کاسهی بنجل
بهتر که همان “چینی” لبپر، شده تحریم
ننجون مجرد، زده در اینستاگرامش:
“تقصیر ترامپ است که شوهر، شده تحریم”
الله یکی، یار یکی، خرج گران است
چون عاقد و سردفتر و محضر، شده تحریم
دیو است که در کوچه زند پرسه، چپ و راست
ابزار آلاگارسون دلبر، شده تحریم
تهدیگ طلایی ماکارانی مامان
آمد خبری دلهرهآور: “شده تحریم!”
انگار ورامین شده خارج،که خیارش
از ساده و سالادی و چنبر، شده تحریم
اجناس خودی باز گران، باز گرانتر
از ماست که این مُلک، مکرر، شده تحریم
این شعر جفنگ است و چرند است؟ همین است!
چون شاعر عاقلتر و بهتر، شده تحریم
ثبت ديدگاه