ضرب شست

همان وقتی که در طوفان نشستی
شبیه کاسه چینی شکستی
 
زمین و آسمان یکباره خندید 
که طوفان شد برایت ضرب شستی
 
جناب لاشه‌ات در موزه غلتید
ولی گویا تو انگاری که مستی
 
که دائم یاوه می‌بافی و هذیان
دهان یاوه‌گویت را نبستی
 
 هنوزم توبه از کارت نکردی
تو از بس که شبیه گرگ هستی

ثبت ديدگاه




عنوان