عروسی که پس از دیدن اخبار دست به خود کشی زد
عروس بدبخت

خرید و فروش سکه ممنوع

راه راه: به گزارش خبرگزاری «نوش دارو» عروسِ خودکشی کرده درحالیکه به تازگی توسط نیروهای به موقع در صحنه حاضرِ اورژانس نجات یافته بود، درباره علت اقدام به خودکشی خود گفت:
من بعد از آنکه شنیدم قرار نیست تا مدت‌ها سکه‌ای خرید و فروش شود، شوکه شدم و تصمیم به خودکشی گرفتم.
خبرنگار برای بررسی بیشتر ماجرا به سراغ داماد رفت و از او درباره علت شوک بزرگ عروس خانم پرسید.
داماد با تاکید براینکه چه کسی پاسخگوی این اتفاق ناگوار است، بیان کرد:
من و همسرم با دیدن قیمت ارز و سکه که ساعت به ساعت در حال افزایش بود، به این نتیجه رسیدیم که می‌توانیم با فروش سکه‌های عروسی یک ‌خانه برای خودمان بخریم. حال با این وضعیت، مسئولیت بی‌خانمان شدن‌مان بعهده آن مسئولی‌است که خرید و فروش را متوقف کرد.
خبرنگار با اشاره به اینکه حتما مسئولین پاسخگو خواهند بود، درباره تعداد سکه‌ها سوال کرد.
داماد در جواب به دست‌های عروس که پر از سکه‌های قدیمی بود اشاره کرد و گفت که باید حدود ۵۰ سکه‌ای باشند.
خبرنگار درحالیکه نزدیک بود از شدت هیجان به سقف بچسبد، درباره نحوه به دست آوردن این همه سکه پرسید که عروس گفت: شب عروسی وقتی که وارد سالن شدند تعداد زیادی از این سکه‌ها همراه با نقل‌هایی روی سرشان ریخته می‌شد. از آنجایی که او بسیار آدم اقتصادی‌ای بوده، بدون توجه به نگاه مهمان‌ها، تمامی سکه‌ها را از روی زمین جمع کرده تا آن را به زخمی بزنند.
متاسفانه از آن لحظه به بعد دیگر گزارش دقیقی به ما نرسیده. زیرا خبرنگار از شدت تعجب و خنده به سقف چسبیده و از آن بالا به عروس خانم گفته که این سکه‌ها اصلا سکه راستکی نیستند.
عروس خانم غش کرده و داماد باز هم به اورژانس زنگ زده. اما این بار گویا از نیروهای به موقع حاضر در صحنه، خبری نبوده و ظاهرا کارکنان اورژانس هم رفته بودند طلاهای زن‌شان ‌را بفروشند تا با پولش پراید قسطی بخرند.
در نتیجه داماد به فکر نجات عروس خود می‌افتد. از آنجایی که عروس خانم از بوی شیر بدش می‌آید، داماد می‌رود از مغازه یک پاکت شیر می‌خرد و توی لیوان ‌می‌ریزد و زیر بینی عروس خانم می‌گیرد تا از بوی شیر به هوش آید. اما چون شیر با مقدار زیادی آب قاطی بوده و اصلا بوی شیر نمی‌داده، تغییری در حال عروس خانم‌ اتفاق نمی‌افتد.
با توجه به پیامک‌هایی که خبرنگار برایمان می‌فرستد، متوجه شدیم وی در حال حاضر بعد از گذشت یک هفته هم‌چنان منتظر فرصتی برای پایین آمدن از سقف است. چرا که داماد او را دلیلِ غش کردن همسرش می‌داند و با چوب کنار دیوار ایستاده تا پس از پایین آمدن خبرنگار، له‌اش کند.
لذا از هر مسئول بی‌ربط و ذی‌ربط که این گزارش را می‌خوانند خواهش می‌کنیم تا رسیدگی نموده و خانواده خبرنگار ما را از نگرانی درآورده و مژدگانی دریافت کنند.

ثبت ديدگاه




عنوان