_روانکاو: آرووووم چشماتو ببند و برو به جایی که ازش می ترسی

+جوان مجرد: رسیدم. آقا در بسته اس نمی شه رفت تو

 _یکم فشار بده باز بشه. نون نخوردی مگه؟

+ یه لحظه صبر کن دکتر، برم نزدیک تر یه چیزی چسبوندن به در

+ خیلی وحشتناکه دکتر! 

 _هاا جون بکن دیگه چیه؟ انگشت بریده اس؟ 

+ نه 

  _سر بریده اس؟… نه اون که سنگینه نمی چسبه 

+ ای بابا دکتر جون! خود شما با این افکارت روانکاو لازمیا. روحه! تا بتونه زوم کنه طول می کشه

+ نوشته «مردان مجرد باید در هنگام ثبت نام طرح نهضت ملی مسکن تعهد محضری بدهند متاهل می شوند». همینه دکتر من از این تعهد محضری ترسیدم

– پسرم! طرف اومده بود اینجا خوابش کردم الان چند ماهه از ترس قیمت پراید و مسکن اجاره ای همونجا مونده خورده شده.  

+ من فوبیای سند محضری دارم دکتر جون!. می خواستم تعهد بدم که قبلا ازدواج می کردم.

_اگر شرط بذارن هنگام ثبت نام چند بچه قد و نیم قد داشته باشد، چی؟

+ دکی جون اگه صلاح بدونی منم همین جا بمونم ببینم اون یکیا کجا رفتن!