نسخه جدید سوگندنامه پزشکی
مالش، پایش، پوزش

ماستمالی همان پاچه خواری است

راه راه: اکنون که با عنایات و الطاف بیکران الهی و ژن موثر خویش دوره دکتری پزشکی را با موفقیت و جان کندن بسیار به پایان رسانده‌ام و مسئولیت خدمت به خلق و بازی با جانشان را بر عهده گرفته‌ام، در پیشگاه خداوند قادر متعال که دانای آشکار و نهان است و نامش آرامش دل‌های خردمندان، سوگند یاد می کنم که…
که: همواره از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت و بهبود آنان را بر منافع مادی و امیال نفسانی بقیه (خودم را قول نمیدهم!) مقدم بدارم. البته اگر تعدادشان کم و هزینه‌ی درمان بزرگواران زیاد بود، زجرشان را با تدبیرِ قایم نمودن دارو پایان داده و یک سوم آن مبلغ را برای کفن و دفن آن مرحوم هزینه و مابقی را صرفه‌جویی کنم و به دلالان زحمت‌کش تحویل دهم.
در معاینه و معالجه، حریم عفاف را رعایت کنم و اصل مالش را به خانواده بیمار بسپارم. هم‌چنین اسرار بیماران خود را، جز به ضرورت شرعی و قانونی و مالی، فاش نسازم و چنین سکوتی را با فحاشی جبران کنم.
خود را نسبت به حفظ قداست زیر میزى پزشکی و تخریب همکاران، متعهد بدانم و از آلودگی به اموری که با تیغ زنى بیماران و پر کردن خورجین پزشکی منافات دارد، اجتناب ورزم.
پرادوى خویش را به پورشه بدل ساخته و از روزمرگى و نشستن بر کرسی خودروی بی کیفیت بپرهیزم.
همواره برای ارتقای دانش پزشکی خویش تلاش کنم و دخالت در اموری که آگاهی و مهارت لازم را در آن ندارم، خودداری کنم، بجز ٢۵ سِمتى که تعارفى در پاچه‌ام کرده‌اند و اخلاق حرفه‌ای پذیرای زمین زدن روی آنان نبوده است.
در امر بهداشت، اعتلای فرهنگ اصطلاحات کاربردی در نزاع خیابانی و آگاهی‌های عمومی براى چگونگی خروج ادوات پزشکی از امعاء و احشای بیماران تلاش کنم و حفظ و ارتقای سلامت جسم و اعصاب جامعه را مسئولیت اساسی خویش بدانم و مدام طرح پایش و پویش، مالش و پوزش(پوز وی) به راه بیندازم تا دهان رعیت را بسته و وانمود کنم که خیلی کار کرده‌ام.

ثبت ديدگاه




عنوان