مهمون ویژه امام رضایم

مو شینیدم رندی گفته بلایم 
تو نقشه او گنبد طلایم
پُز هم دده گفته که باصفایم
«بچه محله امام رضایم»
 
ای شاعری که ماجراشه گفته
گمون کنم خیلی پارتیش کلفته
ده دفه تو شعرش گفته برایم
«بچه محله امام رضایم»
 
تو بچه‌محل‌شانی دداش
ای نِدره که ای همه ریخت و پاش
مویَم هوادار همی آقایم
مهمون ویژه امام رضایم
 
گفتَه بودی تو نخ اون گنبدی؟
کمت نباشه چیزی از دست ندی؟!
مو به رواق‌ امامش رضایم
مهمون ویژه امام رضایم
 
 چند دِفَه از غذاهاشان دلم خواس
 گفتم آقا تورو به حضرت عباس
 دست خالی نفرس مویوم گدایم
 مهمون ویژه امام رضایم
 
 مهمون‌سرا نشد ولی چندتایی
 نِمک رسید تبرکی از جایی
 مو که با نون و نمک آشنایم
 مهمون ویژه امام رضایم
 
مِشَه وقتی که مشغول ثنایم
لوستر بیفته گوشه عبایم 
بردارُم آباد بشه دو سرایم
مهمون ویژه امام رضایم
 
اینا که گفتم شوخیه با شاعر
منم مسافرم، یه فرد زائر 
تابلوئه بی‌سواده لهجه‌هایم
مهمان ویژه امام رضایم

ثبت ديدگاه




عنوان