راه راه: مرحله اول: تصمیم
یکی از سخت ترین کارها، تصمیم برای افزایش حقوق کارمندان است. چون افزایش حقوق کارمند بر تمامی زوایا و خفایا و زیر و بم و گوش و کنار و بالا و پایین و چپ و راست و خلاصه هرجای مملکت که فکرش را بکنید تاثیر میگذارد. آن هم تاثیر منفی! با وجود این که تورم، فاصله بین درآمد و هزینههاست و قاعدتاً باید افزایش درآمد عمومی، کاهش تورم را به دنبال داشته باشد، در میان دهان باز اقتصاددانان متعجب، همواره افزایش حقوق، افزایش نرخ تورم را به دنبال داشته است! در میان همان دهان باز اقتصاددانان، بیکاری نیز که با وجود افزایش تورم، باید کاهش بیابد، افزایش مییابد! بیادب! همینطور که دهان اقتصاددانان از فرط تعجب باز است، ضریب جینی هم که بازهم باید با افزایش حقوق کاهش یابد، به طرز مرموزانه و مارمولکانهای افزایش مییابد. البته در این مقال مجال آن نیست که بررسی کنیم چرا افزایش حقوق، چنین رفتار زشت و کثیفی از خودش نشان میدهد، اما امیدواریم دهان اقتصاددانان تا پایان این متن، رگ به رگ نشود!
مرحله دوم: افزایش قیمتها به دلیل تصمیم افزایش حقوق کارمندان
از آن جایی که افزایش حقوق کارمندان، سرریزشدن این قشر محترم در بازارها را به دنبال خواهدداشت؛ توهم تقاضا در بازار به شدت افزایش مییابد. ولی اقتصاددانان هنوز در عجبند که چطور میشود با افزایش ۱۰۰ هزار تومانی حقوق کارمند، تقاضا در بازار – از نان و لبنیات گرفته تا الماس و کیک زرد – افزایش یابد و البته دهانشان همچنان باز است! اما به هر حال کارمندان چنین موجوداتی هستند. عجیبتر و دهان بازکنندهتر اینکه وقتی سه چهار راه اول را به سمت بازار رد میکنند، عین آن ۱۰۰هزار تومان افزایش حقوق، درون جیب متکدیان زحمتکش و خدوم قرارخواهدگرفت. خب بازار باید خودش را برای این افزایش تقاضا آماده کند که خدای نکرده با بحران مواجه نشود. از این رو با شنیدن خبر تصمیم افزایش حقوق کارکنان، سریعا واکنش خودش را نشان داده، قیمت ها را بالا میبرد.
مرحله سوم: گرانی ارز
در همین هیر و ویر، دلار گران میشود و از آن جایی که همه چیز به نرخ ارز مربوط است، باید همهچیز را گران کرد. اقتصاددانان متحیر مذکور، در گِل و لای تعجب ماندهاند که آبگوشت بزباش دیگر چه ربطی به نرخ ارز دارد که گران بشود؟ همینطور که دهانشان از تعجب باز است، یک دست دیزی هم میزنند تا مرحله چهارم!
مرحله چهارم: ارزانی ارز
که گفته بازار به ارز مربوط است؟ هرکسی مرحله سه را گفته بیجا کرده! دهان اقتصاددانان چرا باز است؟! همه خریدار ارز هستند! و نرخ ارز سروته کرده با مخ به سمت پایین میآید ولی هیچ چیز ارزان نمیشود. همان دیزی که خوردید هم سود کردید!
مرحله پنجم: امسال که گذشت، ان شا الله سال بعد حقوق کارمندان افزایش مییابد
مرحله خاصی نیست. در این مرحله تصمیم گرفته میشود که برای تصمیم گرفتهشده در مرحله اول، یک تصمیم جدی گرفته شود. منتها چون یک قانون نانوشته هست که باید هرکاری را یا از شنبه شروع کرد یا اول ماه یا اول سال یا اول دهه یا اول قرن یا… پس بهتر است این افزایش حقوق را بگذارند اول سال که قشنگ و رُند و اینها بشود.
مرحله ششم: تکرار مرحله دوم
وقتی تصمیم برای افزایش حقوق کارمندان خطر افزایش تقاضا در بازار را به دنبال دارد، ببین تصمیم برای افزایش آن، چه خطراتی را به دنبال خواهد داشت! دهانت را هم ببند رگ به رگ نشود تا مرحله سیزده کلی مونده!
مرحله هفتم: افزایش قیمتها
شاید فکرکنید این همان مرحله دو یا شِش است که خُب کاملاً اشتباه میکنید! این مرحله هفت است!
مرحله هشتم: زنوناوین!
این مرحله اصلاً مهم نیست ولی خیلی تأثیرگذاراست! یکی از اقتصاددانان که فکش خسته شده، در یک اقدام ناگهانی میپرسد: آخه چرا! و مسئول مربوطه با لبخند میگوید:«زنوناوین» یک «هه» و چند صدای دیگر…
مرحله نهم: شب یلدا
طبیعی است که فرارسیدن این شب کُهن، که در سنتهای ما ایرانیان جایگاه ویژهای دارد، همه را روانه بازارها میکند و بازار به این اتفاق طبیعی، واکنش طبیعی نشان داده، قیمتها افزایش مییابد. آن قدر واضح است که حتی دهان اقتصاددانان هم باز نمیماند!
مرحله دهم: شب عید
رجوع کنید به مرحله نهم!
مرحله یازدهم: اقدام به افزایش حقوق
شب بدبختی، شب عزای هیات دولت، شب وای چه کنم وای چه کنم، شب تخلیه خزائن بانکی، شب سیاه، شب سرد، شبی که ماه را توان تابیدن نیست, شب تراویدن مهتاب، شب درخشیدن شب تاب، شبی که شب عشق نیست و قصه درد را برای فردا نمیگذاریم. شب مهتاب هم نیست و نه طبیبمان را میخواهیم نه رقیبمان و نه هیچمان را… ولمان کنید، ای بابا!
ثبت ديدگاه