نقشه‌ی براندازی

پهن شد نقشه‌ی براندازی
همگی آمدند در بازی

دلقک و لژیونر، سلبریتی،
سگ بیکار و خوک ناراضی

نسخه‌ی انقلاب آوردند
کوچک و محض کارتونی‌سازی

ژست همبستگی گرفته ولی
هر یکی در فضا و در فازی

آب‌ها از دهان به راه افتاد
زده تا کیک تازه را گازی،…

– گاز را چون کمی بزرگ زدند
با گشادی و دست‌و‌دلبازی –

جوش آورده، بر زبان راندند
ضد هم زشت‌زشت الفاظی!

نارفیقان به هم نچسبیدند
گرچه با چسب محکم رازی!

هان که ایمان و رهبر و وحدت
هست حقاً کلید اعجازی!

جز به اینها دلی قرار نیافت
نه در آینده، حال یا ماضی

خودشان دخل خویش آوردند
جمع شد نقشه‌ی براندازی

ثبت ديدگاه




عنوان