تعبیر خواب
هفت پراید هفت پورشه را بلعیدند

شیخ در خواب سحرگاه آدینه، خود را در موقفی یافت سبز مملو از درختان چنار سربه‌فلک کشیده، چنان فواکه‌ای از سیب و گلابی حتی بر تنه رسیده که شاخسار تا زمین خمیده. ناگهان در جنب باغ هفت ایرباس نو، هفت ایرباس کهنه را بلعیدند. وزیران را خواست و تعبیر خواب خویش. جلسه‌ی هیئات دولت برپا گشت. عجز هیئات در تعبیر خواب بر رئیس دولت مکشوف شد. شیخ الوزارء زنگنه وسط جلسه ازخواب برخاست و فراوانی باغ را گشایش تدبیر تعبیر نمود. دل شیخ بر صدق و صحت تعابیر گواه نمی‌داد. اسحاق که تازه از دیدار برادرش در اوین برگشته بود گفت؛ خواب را نشاید که نااهل تعبیر کند. برادرم علم تعبیر خواب یافته. همه اهالی اوین تصدیق می‌کنند. پس شیخ قاصدی سمت اوین فرستاد. او گفت سلام مرا به شیخ برسانید و بگوید هفت داداش، هفت بانک را می‌خورند. پس هفت سال آنچنان رونق اقتصادی ایجاد شود. پس تا می‌توانید کِرَه ذخیره کنید.

خود به اوین رفت نزد داداش فری‌اش. او هم که در مصاحبت با داداش محبوس اسحاق تسلط بر علم تعبیر خواب یافته بود گفت: آیا ایرباس‌ها بوی نویی می‌داد؟ پس همانا هفت داداش در هفت سال گشایش هفت بانک را می‌خورند. شیخ از تعبیر همسان داداش‌ها عصبانی سمت جلسه هیئات دولت برگشت زنگنه از خواب پرید و گفت خواب دیدم هفت پراید، هفت پورشه را خوردند.

وزیری دیگر گفت: دیدم که هفت آجر، هفت نان را خوردند. وزیری دیگر گفت: و من دیدم که هفت… شیخ گفت هرکس هفت را بر زبان بیاورد، هفت بار دهانش را می‌بوسم.

ثبت ديدگاه




عنوان