امین حیایی از اینکه هنرمندها در ایران هر کدام به‌نحوی می‌میرند انتقاد کرد.
هنرمند می‌کُشند…

از جمع ما مرتب و یک‌بَند می‌کُشند
ما را بدون جرم در این land (لَند) می‌کُشند

چیزی نگفته‌اند که اصلا دلیل چیست
کلا بدون آنکه بگویند می‌کشند

حتی بدونِ اینکه پیامی برایِ ما
از جانبِ کسی بفرستند می‌کشند

خیلی یواشکی سرطان می‌دهندمان
یا نه به خاطر نمک و قند می‌کشند

گاهی فشارمان بنمایند هی زیاد
ما را در ارتفاعِ دماوند می‌کشند

گاهی اُوردوزی بنمایند توی ما
ما را میان پارتیِ الوند می‌کشند

گاهی فزون به ما بخورانند آبکی
ما را در انتهایِ فرآیند می‌کشند

گاهی دهند سکته به ما با پرش در آب
ما را کنارِ ساحل اروند می‌کشند

گاهی دهند قرصِ کهولت به ما یواش
ما را بدون حمله، به لبخند می‌کشند

گاهی مسافرت بفرستندمان به‌زور
ما را میانِ جشن در ایرلند می‌کشند

گاهی بدون هر مرض و درد لاعلاج
ما را بدون ضربه و آکبند می‌کشند

گاهی به دزدها بسپارند قتل را
ما را کنارِ همسرِ دلبند می‌کشند

گاهی که دستشان نرسد بازهم، ز ما
بی آنکه سویِ مان برسد (hand) می‌کشند

تا کم شود شمار هنرمندهایمان
با سرعتی عجیب هنرمند می‌کشند!

دارم سوال، اینکه از این جمعِ باهنر
این‌سان بدون واهمه تا چند می‌کشند؟

 

ثبت ديدگاه




عنوان