هیولای ترافیک

زده تِر توی تعطیلات و پیکنیک
به هر صبح دل انگیز و رمانتیک
 
کشیده جز خیابان تازگی‌ها
دمار از کوچه‌های تنگ و باریک
 
چنان حالی ز شهر ما گرفته
که بلبل می‌کند برشاخه جیک جیک!
 
کنم چک وضع او را قبل هر کار
شده جزئی ز هر تصمیم و تاکتیک
 
برای جنگ با او بنده باید
بیاموزم فنون آکروباتیک!
 
خیابان‌ها شد از فرط فشارش
شبیه صحنه پارک ژوراستیک
 
زبس ترمز گرفتم ناگهانی
شده فرسوده گاز و لنت و لاستیک
 
رهایی نیست از دستش خدایا
هیولای جهانگیر ترافیک

ثبت ديدگاه




عنوان