ولکُنِ چی، اتصالی کرده!
۷:۴۹ ب٫ظ ۲۷-۰۹-۱۳۹۷
راه راه: بنده نمایندهی اتحادیه جامعهی انجمن سازمان دانشجویان هستم ولی امروز میخواهم به عنوان فرزندی از فرزندان همین معلمان،کارگران، معدنچیان…
(آقای مسئول دلتنگ عراقچی میشود و به او پیامک میدهد: امشب به یاد اکبر بیا اکبرجوجه میزنیم مهمون من، حرفم نباشه!)
…رانندگان و لبوفروشان میهنم…
(در حالیکه لبهایش را غنچه میکند میگوید: لبووو… لبووو… و دلش غنج میرود)
…که شناسنامه و کارت دانشجویی دارند…
(جمعیت سوت و کف میزند)
…چه تفاوتی بین آنهایی که پای این انقلاب با هفتصدهزارتومان حقوق ایستادهاند با صاحبان فیشهای نجومی…
(دست در جیب میکند و صورتحساب هفتصدهزارتومانی شام دیشب را زیر میز میاندازد)
…دزد بیتالمال را ذخیرهی انقلاب نامیده…
(پیامک عراقچی روی صفحه میآید: داریم با تختروانچی و کرباسچی فیلمهندی میبینیم، سوز به دلت! – ایموجی زبون درازی-)
… اگر پرداخت یارانه مصیبت عظمی است، تکرار میکنم…
(در دلش تَکرار میکند: بدم بکننش تو گونی)
… قطاری که روی ریل بی تدبیری در حال حرکت …
(آرنجش را در پهلوی بغل دستیاش فرو میبرد: یادت باشه درس دهقان فداکار رو هم مثل حسین فهمیده از کتاب درسی حذف کنیم)
…که مسافران قطار بیمه بودهاند …
(برای دومین بار آرنجش را در پهلوی بغل دستی فرو میبرد و میگوید: این اسمش چی بود؟)
… مردم پول بیمه را به شما باز میگردانند، اما اشکهایشان…
(اشک در چشمانش جمع شده، به عکس سه نفری عراقچی و تختروانچی و کرباسچی در حال لیسیدن آبنبات قیچی نگاه میکند و ریپلای میزند: کوفتتون بشه مفت خورا – ایموجی عصبانی + ایموجی اشک دار-)
… و اما برجام که برایمان آبنبات قیچی هم…
(میکروفن را روشن میکند و وُیس میفرستد: …)
[…] ولکُنِ چی، اتصالی کرده! اولین بار در راه راه | باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب […]