آیا کریستف کلمب کاشف آمریکا نبوده است؟
پول بابا بزرگ ما خوردن نداره!

پرزیدنت باراک اوباما

سلام

بنده آلفردو روسکو هستم. بقیه مشخصات بنده کمکی به اینکه شما من را بشناسید نمیکند جز اینکه من یکی از نوادگان رودریگو هستم. حتما میپرسید رودریگو کیست؟ حق هم دارید، بالاخره شما هم با اینکه خیلی رییس جمهوری باهوشی هستید اما حق دارید که یک خدمه ساده کشتی را بعد از قریب ۵۰۰ سال نشناسید. آن هم رودریگویی که در زمان خودش هم انقدر بیچاره بود که حقش را خوردند چه برسد به ۵ قرن بعد.

اما در خاندان ما عشق به رودریگو نسل به نسل منتقل شد و همگی منتظر بودیم تا یک روز حق او را بگیریم. الان هم که دیدم یکی از نوادگان برده های آفریقاییِ بدبخت شده رییس جمهور آمریکا پیش خودم گفتم شاید وقتش شده باشد. بالاخره حرف نواده یک خدمه دون پایه ای که ۵۰۰ سال پیش حقش را خورده اند را حتما نواده یک برده بدبختی که ۵۰۰ سال قبل به زور آورده شده آمریکا باید بهتر بفهمد دیگر!

بروم سر اصل مطلب. الان از شما بپرسند آمریکا را چه کسی کشف کرد میگویید کی؟ معلوم است دیگر، کریستف کلمب. یعنی الان بروی قبرس و سر خر بزنی و این را بپرسی میگوید کریستف کلمب، شما که جای خود دارید! اما این یک دروغ بزرگ است. دروغی به بزرگی ۵۰۰ سال. آمریکا را رودریگو کشف کرد، یعنی جد من!

آن روز که آمریکا کشف شد کلمب خان اصلا حواسش نبود که. نشسته بود روی صندلی مخصوصش و داشت ده‌ها خدمه بدبختی را که توی عرشه جان میکندند می پایید که یک وقت از زیر کار قسر در نروند. آفتاب تند می تابید. هوا داغ بود. کلمب شاسکول به خیال اینکه دارد میرود هند را کشف کند، دچار اشتباه محاسباتی شده بود و به اندازه کافی آب و غذا بر نداشته بود. حالا بدبختِ گدا کلی ملکه و پادشاه اسپانیا را تیغ زده بود برای این سفر ها، اما زورش آمده بود دو کیلو سیب زمینی و سه بسته نان و چهار تا تن ماهی بیشتر بردارد. سفر هم طولانی شده بود و خطر مرگ همه را تهدید میکرد. اوضاع انقدر خراب شده بود که کریستف خسیس سر کیسه را شل کرده بود و برای اولین کسی که خشکی را ببیند جایزه تعیین کرده بود. گفته بود تا آخر عمر ماهی ده هزار لیره  مقرری می دهد. حتما حدس زده اید که چه میخواهم بگویم. آباریکلا! آن کسی که اولین بار خشکی را دید و با خوش خیالی آمد خبرش را به کلمب داد جد من یعنی رودریگو بود. از خودم نمیگویم. خود محققانتان هم نوشته اند. اما فکر میکنید کلمب چه کار کرد؟ جایزه را داد؟ خیر! آن … که هیچ، حتی دریغ یک بلیط نیم بهای استخری، شهربازی ای، چیزی. بعد بدبخت دله دزد گفت اصلا خودم دیدم و آن جایزه را هم به جیب زد. آدم آفتابه دزد که باشد اینطور میشود دیگر؛ قاره هم که کشف کند باز چشمش دنبال چند لیره  یک خدمه بیچاره است.

خلاصه اینکه ۵۰۰ سال پیش کلمب چند لیره از جد ما دزدیده است. بعد هم آن را آورده توی قاره شما خرج کرده دیگر. الان من نامه نوشتم که اگر خون آریایی در رگهایت است آن پول را بده! اصلا فکر میکنی چرا انقدر بدبختی و بیچارگی در کشور شما هست؟ بخدا ملت دو هزار سال تاریخ دارند انقدر جنایت نکرده اند که شما در سیصد سال کرده اید و تف و لعنت خریده اید! برای اینکه سقتان را با پول حرام برداشتند! از همان اول کلمب پول مردم را خورد و نتیجه اش هم شد همین.

خلاصه اینکه اگر میخواهی ۵۰۰ سال ناله و نفرین خاندان رودریگو پشت سرتان نباشد و از این به بعد بتوانید مثل آدم زندگی کنید این چند هزار لیره  ما را بدهید برویم. خدا از مودبی و باهوشی کمتان نکند.

قربان شما

آلفردو

نسل شصت و چهارم رودریگو

يك ديدگاه

  1. کوثر ۱۳۹۵-۰۵-۰۳ در ۰:۳۹ ق٫ظ- پاسخ دادن

    قشنگ بود

ثبت ديدگاه




عنوان