خبرگزاری ماستی: بعد از این اظهارنظر، خبرنگار ما بین مردم رفت که بعد از شنیدن این خبر خوشحالی خودشان را با پخش کردن گل وشیرینی در خیابان ابراز می کردند و نظر آن‌ها در این‌باره را جویا شد که در ادامه به آن می‌پردازیم:

پیرمرد بازنشسته‌ای که در حال برداشت ۱۰ هزار تومان از خودپرداز بود گفت: خیلی تشکر می‌کنم از آقای نوبخت، که بخت سیاه ما رو با این حر‌ف‌شان سفید کردن. فقط نمی‌دونم این عیدی که می‌خوان بدن رو بندازم توی قلک یا برای نوه‌هام قاقا لی لی بخرم!

راننده کامیونی که در حال خالی کردن چند تن مواد غذایی در یک انبار بود گفت: ما هیچوقت دم عید مشکل نداریم و در پاسخ خبرنگار ما که پرسید پس این بار را کجا میبرید با پشت دست توی دهن او کوبید و ادامه داد: به تو چه!؟

خانم خانه داری که بچه در بغل داشت گفت: آقا من تا حالا اینقدر احساس آرامش نداشتم. همین بچه تو بغلم تا این خبر رو شنید از احساس راحتی خودش رو خیس کرد. شوهرم از خوشحالی دیشب رفته توی اتاق باخودش حرف میزنه: نگرانی هست ولی نگرانی فاحش نیست… نگرانی هست ولی… !

پیرزن که به زور حرف ما را شنید گفت: نوبخت شوهر خدابیامرزم بود ننه! همیشه دم عید می‌گفت نگران نباشید. نور به قبرش بباره هیچوقت نذاشت ما احساس نگرانی کنیم. شب عید که می‌شد در خانه رو گِل می‌گرفت و ما تا یک ماه از سبزی باغچه و تخم‌مرغ‌های خونه تغذیه می‌کردیم. روحش شاد!

رضا رشیدپور درحال بالا و پایین پریدن حین اجرای برنامه فیتیله گفت: بچه‌های توی خونه به مامان بابا بگید اصلا نگران کفش، لباس، آجیل، میوه، کرایه خانه و مواد غذایی نباشن. عمو نوبخت قول داده همه چی مثل قضیه دلار حل بشه. (درحالی که با پرش در حال خارج شدن از کادر بود گفت) یه قول دیگه… یه قول دیگه… یه قول دیگه…!