منتخب ویژه نامه نوروزی مجله راه راه/ 2

وقتی چیزی به عنوان خطای پزشکی اساسا تعریف نشده!

فرض کنید یک روز صبح از خواب بیدار میشوید، پایتان میرود روی پوست موز و زمین میخورید و در کمال ناباوری پایتان میشکند. (اینکه پوست موز از کجا پیدا میشود، بستگی به این دارد که خودتان را کجا فرض کرده بوده باشید؛ شما میتوانید خودتان را در اکوادور فرض کنید. حتی مورد داشتیم خودش را در جالیز فرض کرده و پایش رفته روی پوست خربزه!) همچنین برای آزادی بیشتر، این اختیار را دارید تا هر کدام از پاهایتان را که میخواهید، فرض کنید که شکسته است!

بررسی دلایل حضور بعضی ها در صحنه

مگه پلاسکو چند بار می ریزه؟!

باز اگر هفته ای یکی دو پاساژ در تهران آتش می گرفت، کم کم برای مردم عادی می شد و از سرشان می افتاد و از یک جایی به بعد می گفتند: «ای بابا، بی خیال! بازم باید بریم در صحنه حضور داشته باشیم؟!»

حاشیه های غرفه راه راه در اختتامیه جشنواره عمار

کامنت برای آبگوشت بُزباش!!

جذاب ترین بخش غرفه راه راه، زمان حضور آقای احمد نجفی بود. که ایشان، هم برای آقای ترکان پیام نوشتند و هم با دیدن جلد شماره پنج مجله راه راه با تیتر «یانکی مون» در مورد بان کی مون صحبت کردند.

اقدامات به چشم نیامده دولت را بشناسید

از حالی که می بریم

از دیر باز تا کنون (خداوکیلیش نمی دونم از کِی؟! ولی گفتم مطلبو سنگین شروع کنم!) یکی از وظایف اصلی هر دولتی، ایجاد اشتغال برای جوانان بوده، هست و خواهد بود. الحمدالله دولت تدبیر و امید هم در این زمینه کوتاهی نکرده است.

اندر احوالات آقازادگان/

فرار از زندان!

این هندی ها هم دیگر شورش را در آورده اند. فکر می کنند همه چیز فیلم هندی است که طرف با کلت کمری یک لشکر را از پا در بیاورد و آخر سر هم راست راست راه برود! یا مثلاً یک مشت بزند به دیوار، کل ساختمان روی سر ساکنانش، که از قضا همگی از گنده لات ها و خلافکار های هند هستند، خراب شود! یکی نیست به این هندی های «جو گیر» بگوید همه چیز که با خشونت رتق و فتق نمی شود؛ یک جاهایی لازم است

عنوان