بداهه ی شاعران راه راه

مرثیه ای برای مشا

رفتی ولی همیشه کنارم نشسته ای
بوی تن تو می دهد این دور و بر هنوز

با اینکه سوم و شب هفتت گذشته است
خوابم نمی برد پسرم تا سحر هنوز

بداهه شاعران راه‌راه به مناسبت شهادت امیرالمومنین(ع)

شعر طنز : یک طرف زهرا صدا میزد علی جانم بیا

بر یتیمان رحم کن ای مهربان تر از پدر
چشم بُگشا "ای پس از سوء القضا حسن القضا"

شعر طنز : از مدافعین حقوق زنان در شاهنامه

به جان همین پاچه ی پاره ام
برای زنان بنده آواره ام
کنم جنگ با چادر و روسری
که بهتر شود شیوه ی دلبری

بداهه شاعران راه‌راه در هجو آل سعود

به زودی شوی پاک ای لکه ننگ
به جادوی سیف سیف و سردوش سوبان!

بداهه گروهی

چون سگ شده ای هی بپری پاچه بگیری
دکتر به تو باید بزند واکسنِ هاری